کارایی کارکنان چگونه افزایش می یابد؟
این پادکست نظریههای مختلف، خصوصاً نظریه X و Y در مورد انسان را بررسی میکند. ممکن است شما هم نام این نظریهی داگلاس مک گرگور (Douglas McGregor) را شنیده باشید. در نظریهX و Y انسانها را به دودسته در محیط کار تقسیم میکنند. در نظریه X بر این باورند که افراد برای پول کار میکنند، مسئولیتپذیر نیستند، عامل تحرکشان عوامل مادی است، ذاتاً از کار کردن بیزارند و اگر کنترل نشوند، خوب کار نمیکنند. اما در نظریه Y بر این باورند که برعکس نظریه X انسانها فقط دنبال پول نیستند، مسئولیتپذیرند، به دنبال احتراماند و از انجام دادن کار و یادگیری کارهای جدید لذت میبرند. برای هر کدام از این نظریهها، می توان فرضیههایی را در نظر گرفت.
فرضیههای نظریه X
نظریه X بهنوعی با مفهوم مدیریت علمی مرتبط بوده و طرفدار این موضوع است که افراد کار کردن را دوست ندارند و باید بهشدت کنترل شوند. مهمترین فرضیههای نظریه X را میتوان به شرح زیر عنوان کرد:
- افراد تنبل هستند و دوست ندارند کار کنند
- مردم از مسئولیتپذیری تنفر دارند و جاهطلبی ندارند
- مردم منافع شخصی را نسبت به منافع سازمانی در اولویت قرار میدهند
- مردم مخالف تغییر هستند
- مردم علاقهای به حل مشکلات سازمانی ندارند
- مردم نیاز به انگیزه دادن دارند
- مردم باید کنترل و تهدید شوند
- گاهی اوقات برای انجام کار لازم است از تنبیه استفاده شود
پنج مورد اول مربوط به ماهیت بشر و سه مورد دیگر مربوط به اقدامات مدیریتی است. مک گرگور اظهار داشت که طرفداران نظریه X که کارمندان را تنبل میداند و بهروشنی آنها را تهدید میکنند، نظارت دقیق، کنترل، مجازات و غیره را بهعنوان ابزاری برای انجام کار میدانند.
فرضیههای نظریه Y
همانطور که گفته شد نظریه Y معکوس نظریه X است. این از رویکرد انسان به مدیریت الهام گرفته شده که طرفدار در نظر گرفتن کارمندان بهعنوان انسان و نه بهعنوان ماشین است. نظریه Y رویکرد مثبتی در مورد مردم دارد و افراد را مایل به کار کردن میداند که فقط برای کار نیاز به راهنمایی و انگیزه دارند.
- کارمندان دوست دارند که کار کنند
- مردم مسئولیتپذیر و مشتاق به کار کردن هستند و برای رسیدن به اهداف تلاش میکنند
- مردم از خلاقیتشان استفاده میکنند تا مشکلات سازمانی را حل کنند
- مردم به نظارت قوی نیازی ندارند
- روش رهبری مشارکتی و مبتنی بر آزادی عمل مؤثر و کارا باقی خواهد ماند
نظریه Y اهداف افراد و سازمان را در یک راستا میبیند. در این نظریه کارکنان مسئولیتپذیری را دوست دارند و لازم است تا به آنها مسئولیتهایی داده شود. کارکنان وظایفشان را انجام میدهند، از کارشان انگیزه میگیرند و خودشان را کنترل میکنند.
طبیعتاً نظریه Y نظریه بروزتری است اما به نظر شما در همه محیطهای کاری میتوان یکی از این نظریات را صادق دانست؟ در محیط کاری شما افراد از نظریه X پیروی میکنند یا نظریه Y؟ شما اصولاً به نظریه X معتقد هستید یا نظریه Y؟
- چرا افراد دست به دامان توجیه میشوند
- چگونه در سایه شکست میتوان رشد کرد؟
- قانون 80/20 پارتو چه کاربردی دارد؟
- نگاهی بر مهمترین ویژگیهای تفکر سیستمی
- استراتژی کالباسی چیست؟
- مروری بر تقسیم بندی برندها
- ویژگی برندهای قدرتمند چیست؟
- داستانی آموزنده از دوراندیشی و نگاه سیستماتیک در حل مسائل
- نگاهی بر زندگی حرفه ای فیلیپ کاتلر
- تکنیک ساندویچ به چه معناست؟
- نگاهی بر زندگی حرفه ای چارلز بابیج
- آدام اسمیت که بود؟
- رمز جاودانگی تبلیغات بازرگانی
- هنر کینتسوگی چگونه شکل گرفت؟
- پیتر دراکر که بود؟
- مروری بر شش گام مهم فروشندگی
- برای موفقیت در مذاکره چگونه باید سوال پرسید؟
- شبکه های خلق ثروت چگونه کار می کنند؟
- تفاوت های مدیر با رئیس چیست ؟
- کاربرد تفکر دلفینی در روابط بین انسان ها
- جایزه دمینگ چگونه خلق شد؟
- مزیت رقابتی چگونه شکل می گیرد؟
- راهی برای افزایش اثرگذاری یک تبلیغ
- جایگاه تستیمونیال در روش های بازاریابی
- رازهای پولدار شدن از زبان رابرت کیوساکی
- مدیران خوب از نگاه بیل گیتس
- نگاهی بر جایگاه رفتار سازمانی
- نظریه X و Y در مدیریت از چه چیزی صحبت میکند؟