کسب و کارهای کوچک؛ تعریف و تاریخچه

کسب و کارهای کوچک سوخت موتور اقتصادهای مدرن را فراهم می‌کنند. جالب است که بدانید، برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان به‌عنوان مشاغل کوچک شروع به کار کردند.

برای مثال، مک‌دونالد به‌عنوان یک غرفه همبرگر در سن‌برناردینو، کالیفرنیا شروع به کار کرد. شرکت چند میلیارد دلاری بعدی ممکن است آن کسب‌وکار کوچکی باشد که در یک خیابان در شهر کوچک شما قرار دارد.

• اما کسب و کارهای کوچک از کجا آمده‌اند؟
• تاریخچه کسب و کار کوچک چیست؟
• آینده این نوع از کسب و کار برای کارآفرینان چیست؟

در ادامه مطلب به این سوالات پاسخ داده خواهد شد.

تاریخچه کسب و کار کوچک چیست؟

اگر به بیش از 500 سال قبل برگردید، متوجه خواهید شد که تقریباً همه یک «کسب‌وکار کوچک» را به هر شکلی را اداره می‌کردند. به‌عنوان مثال، کشاورزان یک تجارت کوچک داشتند و غلات را به بازرگانان در شهرها می‌فروختند.

بازرگانان یک تجارت کوچک را اداره می‌کردند؛ غلات را از کشاورزان می‌خریدند و آن را برای کسب سود در بازارها به فروش می‌رساندند. صاحبان بازار با اجاره غرفه‌ها به بازرگانان کسب درآمد می‌کردند.

به زبان ساده، در زمان‌های گذشته اکثریت قریب به اتفاق مردم برای خودشان کار می‌کردند. افرادی که برای خودشان کار نمی‌کردند، شامل رعیت‌ها (دهقانانی که روی زمین ارباب خود کار می‌کردند)، روحانیون و کارمندان حکومت بودند.

این ساختار کسب‌وکار کوچک تا حد زیادی برای هزاران سال یکسان باقی ماند. توسعه‌های کلیدی کسب‌وکار کوچک با شروع ایفای نقش اصناف در ساختار تجاری هر شهر اتفاق افتاد.

با گذشت زمان، صنعت‌گران ماهری که با هم در یک شهر زندگی می‌کردند، متوجه شدند که می‌توانند با تشکیل اصناف مختلف، به یکدیگر کمک کنند. این اصناف استانداردهای صنایع دستی خاصی را در هر شهر تنظیم می‌کردند.

آن‌ها همچنین به‌عنوان اتحادیه‌های اولیه عمل می‌کردند و مطمئن می‌شدند که صنعت‌گران از کیفیت استانداردی مناسب برخوردار هستند.

ساختار کسب‌وکار کوچک در قرون وسطی از یک سازمان سست از صنعت‌گران مختلف، به مجموعه‌ای سخت‌گیر از متخصصان ماهر تبدیل شد که به‌منظور حفظ شهرت صنایع شهرهای مختلف دست به کار شده بودند.

ظهور کسب‌وکارهای بزرگ به قیمت جان کسب‌وکارهای کوچک

چندین فناوری بزرگ سرنوشت جهان (و کسب‌وکارهای کوچک) را برای همیشه تغییر داد. این فناوری‌ها شامل وسایل تولید انرژی در مقیاس وسیع مانند نیروی بخار، بنزین و موتورهای الکتریکی بوند.

بین سال‌های ۱۸۵۰ و ۱۹۱۴، کارگاه‌های کوچک به تدریج از دور خارج شدند و کارخانه‌های بزرگ جای آن‌ها را گرفتند. در آستانه جنگ جهانی اول، اقتصاد اروپا تحت سلطه کارخانه‌های بزرگ بود.

در همان زمان، رشد جمعیت در سرتاسر جهان در حال انفجار بود و این امر منابع کار ارزانی را برای اقتصادهای در حال توسعه فراهم می‌کرد.

ترکیب تولید انرژی کارآمد با منابع ارزان نیروی کار انسانی، شرایط مناسبی را برای کسب‌وکارهای بزرگ ایجاد کرد و کسب‌وکارهای بزرگ برخلاف کسب‌وکارهای کوچک، رشد می‌کردند.

در این وضعیت مشاغل کوچک برای سازگاری با واقعیت‌های اقتصادی در حال تغییر تلاش می‌کردند و در واقع  این یک دوره چالش‌برانگیز برای مشاغل کوچک بود.

در این دوران بود که فیلسوفانی مانند کارل مارکس دریافتند که این عصر صنعتی جدید در نهایت به سرمایه‌داری گسترده در سراسر جهان می‌انجامد. خوب یا بد، حق با او بود و کسب‌وکارهای کوچک هرگز مانند قبل از انقلاب صنعتی نبوده‌اند.

قبل از انقلاب صنعتی، کسب‌وکارهای کوچک عملا تنها نوع کسب‌وکاری بودند که افراد می‌توانستند ایجاد کنند و جامعه زیرساخت یا ابزار تولید انرژی مورد نیاز برای ایجاد مشاغل در مقیاس بزرگ را نداشت؛ بنابراین، در آن دوران با تولیدکنندگان محلی کوچکی مواجه بودیم که به جوامع محلی خدمت می‌کردند. 

پس از انقلاب صنعتی، کسب‌وکارهای کوچک در بسیاری از صنایع ناکارآمد ظاهر شدند. دیگر به صرفه نبود که یک آهنگر در کارگاهی کوچک در یک دهکده‌ای کوچک کار کند.

در عوض، ساخت کارخانه‌هایی که منابعی مانند آهن خام را به صورت انبوه تولید می‌کردند و از آن آهن خام به‌منظور تولید کالاهای نهایی بهره می‌بردند، کارآمدتر بود.

همانطور که کسب‌وکارهای بزرگ رونق یافتند، مشاغل کوچک مجبور بودند خود را با واقعیت‌های اقتصادی در حال تغییر وفق دهند. اقتصاددانان بر این باورند که کسب‌وکارهای کوچک در طول این سال‌ها بیشتر در نتیجه واقعیت‌های اقتصادی و نبوغ خود آن‌ها دوام آورده‌اند و قانون‌گذاری سهمی در این دوام نداشته است.

برخی از این «نبوغ‌» شامل جابه‌جایی به بخش‌هایی بود که تقاضای بسیار کمی برای نیاز به تولید در مقیاس بزرگ وجود داشت. برای مثال، بعضی شرکت‌ها با تولید لباس برای «بازار لباس فصلی که دائماً در نوسان است» زنده ماندند. این روندها تا به امروز نیز رایج بوده‌اند.

شرکت‌های کوچک‌تر در فناوری اطلاعات و کسب‌وکارهای آنلاین محصولاتی را با هدف قرار دادن بخش‌های محدودی از بازار می‌فروشند و با این وجود قادر به کسب سود موفق هستند.

آینده کسب و کار خرد چیست؟

در طول دهه‌های 1980 و 1990، اقتصاد به‌طور فزاینده‌ای جهانی شد. اقتصاددانان دریافتند که شرکت‌هایی که می‌توانند داشته باشند، محصولات را سفارشی کنند و به سرعت با اقتصاد جهانی در حال تغییر سازگار شوند، برتری بیشتری در رقابت خواهند داشت. 

به نظرتان دلایل ماندگاری کسب و کار کوچک چیست؟ این است که سازگارترین نوع ساختار کسب‌وکار هستند. به‌عنوان مثال، مشاغل کوچک اغلب فاقد ساختارهای مدیریت کسب‌وکار سلسله مراتبی مشاغل بزرگ هستند.

آن‌ها همچنین تمایل به داشتن نیروی کار غیر اتحادیه‌ای دارند و همچنین کارمندان در مشاغل کوچک تمایل دارند نقش‌های متعددی را ایفا کنند. در شرکت‌هایی با کمتر از 20 کارمند، کارمندان خوب باید در بخش‌های مختلف کسب‌وکار خوب باشند. حتی بسیاری از آن‌ها ممکن است کسب‌وکار خانوادگی باشند.

همه این ویژگی‌ها باعث می‌شود تا کسب‌وکارهای کوچک در کار در اقتصاد جهانی ماهر باشند. فرانسه با ترکیب این تاریخ با وسایل تولید جهانی، توانسته ششمین تولید ناخالص داخلی جهان را به دست آورد.

اکنون به سوال آینده کسب و کارهای خرد چیست می‌رسیم؛ با توجه به اطلاعات بالا، به راحتی می‌توان فهمید که مشاغل کوچک در آینده به تسلط بر اقتصاد ادامه خواهند داد.

امروزه به راحتی می‌توان متوجه شد که ما در جهانی تحت سلطه شرکت‌های چند ملیتی هستیم که میلیاردها دلار در دسترس دارند تا کسب‌وکارهای کوچک را به زانو درآورند. با این حال، در واقعیت مشاغل کوچک زنده و پر رونق هستند و امروزه 90 درصد کارفرمایان کمتر از 20 کارمند/کارگر دارند.

حامیان کسب‌وکارهای کوچک با گسترش اخیر در اقتصاد جهانی تشویق می‌شوند و سازگارترین نوع کسب‌وکار در جهان امروز هستند. کسب‌وکارهای کوچک نیز با کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل و ظهور اینترنت رونق گرفتند.

اینگونه نیست که شرکت‌های بزرگ‌تر در صنایع خاصی به‌طور ناگهانی پیشرفت کنند. انطباق پذیری کسب‌وکارهای کوچک به این معنی است که آن‌ها به‌راحتی می‌توانند بر فناوری‌ها و روندهای جدید سرمایه‌گذاری کنند.

نتیجه‌گیری

در این مطلب به سوال کسب و کار کوچک چیست و هر آنچه باید در مورد کسب‌وکار کوچک بدانید پاسخ داده شد. در نهایت، برخی از اقتصاددانان بر این باورند که مشاغل کوچک و کسب‌وکارهای بزرگ «به‌نوعی تعادل در بازار رسیده‌اند».

هر دو نوع کسب‌وکار تقریباً سهم برابری از تولید ناخالص داخلی را به اشتراک می‌گذارند و تقریباً تأثیر خالص یکسانی بر اشتغال یک کشور دارند. باید منتظر ماند و دید که آیا این سهم در سال‌های آینده ثابت باقی می‌ماند یا رشد خواهد کرد.