در دنیای مدیریت، چالش های کاری موضوعی است که هیچ وقت تمامی ندارد . تا زمانی که یک بنگاه کسب و کار دایر است چالش های مدیریتی نیز همانند عضوی از بدن به مدیر مجموعه چسبیده و جدا نشدنی است . هیچ تفاوتی ندارد که مدیر یک شرکت چند نفره باشید یا چند هزار نفره ، کسب و کار شما تولیدی باشد یا خدماتی ، چالش ها و بحران ها برای همه وجود دارد و تنها تفاوت در نوع و میزان حساسیت آنهاست.
همیشه آینده و چشم انداز یک کسب و کار در بلندمدت یکی از دغدغه های اصلی مدیران است ولی در واقعیت اگر از مدیران بپرسید که چشم انداز و هدف شما برای دو یا پنج سال آینده چیست شاید کمتر از ده درصد آنان بتوانند جواب شفافی به شما بدهند . اگر بپرسید روش آنالیز شما در همانگی بخش های فعال در کسب و کار خودتان چیست و آیا تمام افراد و بخش ها به صورت مرتبط و همسان با اهداف و استراتژی های مجموعه رشد و پیشرفت میکنند، اندک باشند مدیرانی که تحلیل و آنالیز شفافی از ارتباط بین زیر ساخت ها و استراتژی ها با کارمندان و مهارت هایشان را بتوانند در حال حاضر ارائه بدهند.
قصه آنجا تلخ تر میشود که این بررسی و تحلیل نه فقط برای امروز که باید برای بازه های زمانی کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت نیز وجود داشته باشد ، در حالی که حتی برای حال حاضر هم فقدان این برنامه ریزی و تحلیل در بسیاری از کسب و کار ها دیده میشود .
شاید بسیاری بیان کنند که با توجه به نبود ثبات اقتصادی حال حاضر امکان مدیریت بحران های لحظه ای هم وجود ندارد و تاثیر بی ثباتی اقتصادی ، نواسانات ارزی و فشار سیاست های بین المللی به حدی بالاست که نمیتوان هیچ گونه برنامه ریزی کوتاه مدتی انجام داد چه برسد به برنامه های پنج و ده ساله .
جواب این سئوال را اکثر ما در کودکی شنفته ایم ولی شاید به سادگی از کنار آن گذشته ایم . داستان آلیس در سرزمین عجایب . آنجایی که آلیس از گربه پرسید ” از کدام مسیر بروم ؟ ” گربه در پاسخ گفت : “به کجا میخواهی بروی ؟ ” آلیس گفت نمیدانم و جواب جالب گربه این بود که چه فرقی میکند از کدام مسیر بروی وقتی نمیدانی به کجا میخواهی بروی .
دقیقا نکته همینجاست که فارغ از هر شرایط و عوامل متغییر هدف و مقصد باید مشخص باشد. قطعا امرزوه کسب و کار ها با بحران ها و چالش های بیشماری روبرو هستند ولی تا زمانی که به کجا میخواهیم برسیم در یک کسب و کار مشخص نباشد نمیتوان برای مشکلات آن راه حلی پیدا کرد .
قدم بعدی پس از تعیین هدف، یافتن راهکار و نقشه راه است. در دنیای مدیریت کسب و کار و سازمان، روشهای متنوع و متفاوتی برای آنالیز ، تحلیل و توسعه کسب و کار ها وجود دارد ولی الزاما تمامی راهکارها نمیتوانند گزینه مناسبی برای هر کسب و کاری باشند . انتخاب روش تحلیل و متد های توسعه درست و کارآمد در مدیریت کسب و کار یکی از مهارت های اصلی یک مدیر عامل حرفه ای و موفق است که با توجه به تمامی عوامل موثر در کسب و کار ، از استراتژی ها تا روشهای اجرا ، از منابع انسانی تا مهارتها و از ساختارها تا سیستم ها باید بتواند بهترین راهکار تحلیل و توسعه را انتخاب و اجرا کند .
بی اغراق شاید یکی از کارآمدترین و کاملترین متدهای ارزیابی و تحلیل کارآمد بودن یک مجموعه سیستم ارزیابی هفت اس مکنزی است . مدل مدیریتی با قدمت 38 سال که هماهنگی و همترازی هفت عامل موثر درونی یک کسب و کار را جهت سازماندهی بررسی میکند . استراتژی های شرکت در رسیدن به اهدافش ، ساختارهای ارتباطی درون و برون سازمانی ، سیستم های مختلف و فرآیندهای آنها ، منابع انسانی و مهارت های آنها ونهایتا شیوه و سبک مدیریت هفت عاملی هستند که در متد مکنزی مورد تحلیل و سنجش قرار میگیرند .
نکته قابل توجه و شاید بتوان گفت ویژگی خاص این متد علاوه بر بررسی صحت عملکرد و کیفیت هر کدام از موارد ذکر شده روابط بین تمامی عوامل تاثیر گذار با یکدیگر و رشد همسان تمامی واحد ها است .
در بسیاری از سازمان ها یک یا چندین واحد وظایف خود را بدرستی و طبق برنامه انجام میدهند ولی عدم انجام صحیح وظایف یا استراتژی ها در یک یا چند بخش دیگر راندمان و بازده سازمان را تحت تاثیر قرار میدهد و سازمان با افت بازدهی و یا به طور کامل عدم کارایی مواجه میشود .
اینجاست که متد هفت اس مکنزی میتواند راهکار مورد نیاز مدیران و صاحبان کسب و کار باشد و با آنالیز و بررسی تمام بخش ها، استراتژی ها، سخت افزارها و نرم افزارها چشم اندازی درست از وضعیت فعلی سازمان ارائه دهد .
جالب اینجاست که کار به اینجا ختم نمیشود و با هدف گذاری در بازه زمانی مشخص برای آینده میتوان با استفاده از این متد پیش نیازها و توسعه های هر واحد را برای بازه زمانی مشخص شده جهت توسعه کسب و کار محاسبه و برنامه ریزی کرد .
با یک دید کلی شاید بتوانیم بگوییم دیگر مشکل تا حد زیادی حل شده و با استفاده از این متد میتوانیم با خیال راحتتر و دغدغه کمتر و کنترل شده ای کسب و کار یا سازمان خود را مدیریت کنیم . جواب بله هست ولی به شرطی که بتوانیم بدرستی از این متد استفاده نماییم.
ساده تر اگر بخواهیم بگوییم ، قضیه این است که شما ممکن است یک خودرو فرمول یک داشته باشید ولی با این که گواهی نامه هم دارید تا زمانی که رانندگی تخصصی با آن را نیاموخته باشید نمیتوانید از خودروی فرمول یک خود استفاده کنید و لذت ببرید و به احتمال خیلی زیاد در صورت مبادرت به رانندگی بدون آموزش هم به خودرو و هم به خود آسیب خواهید رساند. متد مکنزی هم دقیقا همان نقش خودرو فرمول یک را دارد که تا بر آن تسلط نداشته باشید نمیتوانید به درستی از آن استفاده کنید .
با این مثال خیلی از مسائل برایمان روشن میشود . ما در دنیا میلیارد ها راننده داریم ولی شاید مجموع رانندگان فرمول یک در مجموع یه چند صد نفر هم نرسد . این همان تفاوت مدیران معمولی و مدیران حرفه ای است .
امروزه تخصص و مهارت در استفاده از روش ها و متد های مدیریت و اجرای درست آنها بخش جدانشدنی از یک مدیدیرت موفق است و نمیتوان بدون مهارت و دانش بروز دراستفاده از ابزارهای نرم افزاری و سخت افزاری مدیریت انتظار داشت که به کعبه آمال خودمان در سازمان یا کسب و کار خود برسیم .