تصمیمات خرید تابع عقل است یا احساس؟
بسیاری از مردم هنگام خرید سعی دارند تا تصمیمشان را بر پایه عوامل منطقی استوار کنند و محصولی را در لیست خریدشان قرار دهند که واقعا به آن نیاز داشته باشند. با این وجود گفته میشود که تصمیمات انسانها تحت تأثیر عوامل احساسی است. به همین دلیل است که تکنیکهای تبلیغاتی نیز اکثراً متکی بر بخش احساسات افراد است. یکی از این تکنیکها «داستان گویی» است که معمولاً فروش خوبی را به همراه دارد. داستانها پیامهای مورد نظر را با روشی خاص و تأثیرگذار به مخاطب انتقال میدهند. این روش در ذهن مخاطب نقش میبندد و به نحوی ارائه میشود که افراد بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
اهمیت داستان پردازی
در تکنیک داستان گویی (Storytelling) برای تبلیغات، بسیار شبیه به ساختن یک فیلم کوتاه عمل میکنیم، با این تفاوت که داستان باید در عرض زمان کوتاهی، مثلاً حدود 30 ثانیه شروع شود، پیگیری شود، پیام خودش را انتقال دهد و به اتمام برسد. در این تکنیک بخش گفتاری بر روی تبلیغ خوانده میشود و بیننده گوینده متن را نخواهد دید، مثلاً برای تبلیغ رنگ آمیزی دیوارها با اسپری، میشود اعضای یک خانواده را نشان داد که مشغول رنگ زدن خانه خیلی بزرگ خودشان با رنگ و قلممو هستند و خیلی خسته میشوند از این کار، بعدش دوربین به سراغ خانه همسایه همین خانواده برود که میانسالی به سادگی و راحتی در حال اتمام رنگ آمیزی گاراژ است. در طی نمایش گوینده بر روی تصویر از فواید و نکات مثبت رنگ کردن با اسپری میگوید یا این مثال که از رسانههای خودمان در ایران پخش شده است را گوش کنید. این مثال مربوط به استفاده از تکنیک داستان پردازی است.
در این تبلیغ جوانی با لباسهای آغشته به رنگ مشاهده میشود که بر روی بوم نقاشی مشغول طراحی است، بر روی تصویر آهنگی با ریتم ملایم پخش میشود که نشان از کندی کار دارد، در ادامه در صحنهای دیگر ما همان جوان را با اسپری رنگی میبینیم که در حال نقاشی همان طرح، اما این بار بر روی دیواری بسیار بزرگ است و البته ریتم موسیقی تند میشود که نشان از سرعت بالای کار با اسپری رنگ برند مربوطه دارد. به هر حال تکنیک داستان گویی در تبلیغات یکی از تکنیکهایی است که فراوان استفاده میشود و در بسیاری از مواقع به منظور نشان دادن برتریهای محصول یا برند مورد استفاده قرار میگیرد.