بیکاری پنهان زمانی رخ میدهد که بازدهی واقعی فرد شاغل بسیار کمتر از ظرفیت بالقوهی او بوده و یا مسئولیتی که انجام میدهد تناسبی با تواناییهایش ندارد. در بیکاری آشکار، فرد اساساً شغلی و امور محولهای ندارد که انجام دهد. اما در بیکاری پنهان، فرد حضوردارد اما اثرگذاری ندارد. این نوع بیکاری معمولاً در سازمانها دیده نشده یا جدی گرفته نمیشود. چون کارمند روی کاغذ شاغل است و مدیریت ساختار کسب و کار به درستی صورت نگرفته است.
دلایل شکلگیری بیکاری پنهان در سازمانها
بیکاری پنهان زمانی شکل میگیرد که کارکنان توان واقعی خود را در سازمان به کار نمیگیرند و یا سازمان کمکاری میکند. نبود تعریف شفاف از نقشها، مدیریت نادرست وظایف، ضعف در شناسایی مهارتهای افراد و تخصیص نامناسب نیرو به موقعیتهای شغلی از مهمترین دلایلی است که میتوان به آن اشاره کرد. همچنین نبود سیستم ارزیابی عملکرد و مسیر رشد شغلی، باعث میشود کارکنان انگیزه و مشارکت مؤثر خود را از دست بدهند و بهمرور در وضعیت بیکاری پنهان قرار بگیرند.
ضعف مهارتهای مدیریتی
بخش زیادی از بیکاری پنهان به دلیل سوءمدیریت وظایف، نبود ارزیابی عملکرد و ناتوانی در تشخیص استعداد کارکنان به وجود میآید. مدیری که قوهی تشخیص جایگاه درست نیرو را نداشته باشد، ناخواسته سبب شکلگیری بیکاری پنهان میشود.
نبود ساختار شغلی شفاف
زمانیکه شغل، جایگاه آن و شرح وظایفش تعریف مشخص و دقیقی نداشته باشد یا مرز وظایف عیان و واضح نباشد، بسیاری از کارکنان درگیر فعالیتهایی میشوند عملا که ارزش افزودهای ایجاد نمیکند.
عدم استفاده درست از ظرفیت نیروی انسانی
افرادی که مهارت بالاتری نسبت به کار محوله دارند و فرصت رشد نمیبینند، رفته رفته بهرهوری آنها افت میکند.
پیامدهای بیکاری پنهان بر بهرهوری سازمان
کاهش عملکرد
کارکنانی که ظرفیت اصلی آنها بلااستفاده میماند، عملکرد سازمان را بهطور مستقیم تحت تاثیر قرار داده و سبب افت آن میشوند. چون انرژی و زمانشان به فعالیتهای کماثر اختصاص پیدا میکند.
افزایش هزینهها
بیکاری پنهان عملاً یعنی پرداخت حقوق برای خروجیهای دور از انتظار سازمان و مدیرعامل. این امر سبب افزایش هزینههای پنهان سازمان میشود.
افت انگیزه کارکنان
کارکنانی که نقش مشخص و چالشبرانگیز ندارند، خیلی سریع انگیزهشان را از دست میدهند و حتی روحیه دیگران هم تحت تاثیر قرار داده و نتیجهی منفی به بار میآورند.
نقش آموزشهای مدیریتی در کاهش بیکاری پنهان
آموزشهای مدیریتی بهطور مستقیم به مدیران کمک میکند ساختار، نقشها و عملکردها را به شکل علمی مدیریت کنند.
بهبود توان تصمیمگیری مدیران
آموزش مدیریت بهینه باعث میشود تصمیمگیریها بر مبنای داده و تحلیل باشند. این رویکرد تصمیمگیری براساس حدس را از بین میبرد. تخصیص وظایف در این روش بهینه میشود.
ارتقای مهارتهای رهبری
رهبران توانمند میتوانند کارکنان را به مشارکت مؤثر دعوت کنند و سیستم عملکرد را بهینه کنند.
بازطراحی مسیر شغلی کارکنان
با دانش مدیریتی، مدیران میتوانند برای هر فرد مسیر رشد، نقشهای مشخص و KPIهای شفاف تعریف کنند.
دوره MBA چگونه به مدیران در مدیریت بیکاری پنهان کمک میکند؟
تقویت مهارتهای تحلیل و برنامهریزی
مدیریت کسب و کار به مدیر یاد میدهد چگونه دادهها را تحلیل کند، ساختار سازمانی طراحی کند و منابع انسانی را به شکل علمی مدیریت کند.

آموزش مدیریت منابع انسانی
یکی از بخشهای کلیدی MBA، HRM است؛ جایی که مدیر میآموزد با تعریف نقشها، ارزیابی عملکرد و توسعه کارکنان، بیکاری پنهان را کاهش دهد.
رشد تفکر استراتژیک در مدیران
مدیرانی که نگاه بلندمدت دارند بهتر میتوانند منابع انسانی را در راستای اهداف سازمانی هدایت کنند.
معرفی دورههای MBA در مؤسسه آموزش مدیریت کسبوکار ماهان
مدرسه عالی کسب و کار ماهان از شناختهشدهترین مراکز آموزش مدیریت در ایران بوده و دوره MBA آن به شکلی کاملا کاربردی و مهارتمحور طراحی شده است.
رویکرد کاربردی و بازارمحور دوره
محتوای دوره مدیریت کسب و کار با نیازهای واقعی مدیران و سازمانها همراستا است. مهارتهای آموزش داده شده در دوره قابل استفاده در محیط کار هستند.
مزیتهای ویژه آموزش در ماهان
اساتید باتجربه، محتوای بهروز، ارتباط با شبکه مدیران و محیط یادگیری حرفهای از جمله مزایای تحصیل در ماهان است.
تأثیر دوره بر عملکرد مدیران و سازمانها
فارغالتحصیلان MBA ماهان معمولاً توانایی بیشتری در طراحی ساختار، مدیریت منابع انسانی و جلوگیری از بیکاری پنهان دارند و همین باعث رشد عملکرد سازمان میشود.
جمعبندی
بیکاری پنهان معضلی است که آرام و بیسر و صدا و به مرور سازمان را از درون دچار فرسودگی میکند. مدیرانی که ابزار و دانش مدیریتی لازم را ندارند، ناخواسته بخشی از نیروی انسانی را بیکار نگه میدارند. آموزشهای حرفهای مدیریتی میتواند این مشکل را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار بدهد و روند بهبود و توسعه را آغاز کند.








