یادگیری با چاشنی اشتباه؛ پاسخی به مدیران عصبانی
موضوع مدیران عصبانی برای بسیاری از سازمانها و کارمندان چالشهایی را به وجود میآورد که میتواند صدمات جبرانناپذیری را به سازمان وارد کند. مشکلی که اگر به آن توجه نشود علاوه بر آسیب زدن به این مدیران برای سازمان نیز گران تمام میشود. مشکل مدیران عصبانی را میتوان از زاویه دید دیگری نیز بررسی کرد.
به دست آوردن یک مهارت نیازمند تمرین و تکرار است. این جملهای ساده اما حاوی نکته مهمی است. چرا تمرین و تکرار ضروری است؟ تمرین و تکرار همان یادگیری است. این تمرین و تکرار همراه با اشتباهاتی خواهد بود، اشتباهاتی که دست آخر منجر به یادگیری میشود. ما از این اشتباهات یاد میگیرم و در نوبت بعدی سعی میکنیم بدون تکرار آن اشتباه، فرایند تمرین را ادامه دهیم. این مسیر تا رسیدن به سطح یادگیری ادامه مییابد. پس میتوان نتیجه گرفت نفس اشتباه الزاماً عملی ناپسند نیست. مرتکب شدن اشتباه تا زمانی که منجر به یادگیری میشود، قابل توجیه است.
همچنین میدانیم که اساتید مجرب، ورزشکاران حرفهای، هنرمندان بزرگ، سیاستمداران خبره هم اشتباه میکنند؛ به عبارتی انسانها جایزالخطا هستند. تا زمانی که فعالیتی صورت میگیرد باید انتظار داشت اشتباهاتی نیز رخ دهد. این موضوع اما برای برخی از مدیران سازمانها –چه بهصورت خودآگاه یا ناخودآگاه- طبیعی و قابلقبول نبوده و اکثراً همراه با واکنشی عصبی است. پادکست حاضر به بررسی مشکل مدیران عصبانی میپردازد.
همیشه به یاد داشته باشید که اکثر کارمندان نهایت تلاش خود را میکنند و بهطور عمدی مرتکب خطا نمیشوند، دلیلی ندارد که عمدی خطا کنند، جز افرادی خاص. تا زمانی که انسانها مشغول کار کردن هستند، اشتباه هم رخ خواهد داد، بنابراین شما بهعنوان یک مدیر باید تلاش کنید تا برای مفهوم اشتباه تعریف جدیدی را در نظر بگیرید. اشتباه به منزله شکست نیست و در همه سازمانها اشتباه رخ میدهد، مهم این است که وقتی اشتباهی اتفاق میافتد، چطور آن را اداره کنیم.
همواره به خودمان یادآوری کنیم که تا اشتباه رخ ندهد یادگیری هم اتفاق نخواهد افتاد، سعی کنیم تا فضایی ایجاد کنیم که کارمندان در بیان اشتباههای خود احساس راحتی کنند و از آنها درس بگیرند. برخی از کارشناسان مدیریت به مدیران پیشنهاد میکنند که برنامهای را تحت عنوان «اشتباه هفته» یا «اشتباه ماه» برگزار کنند و با هرکس که مرتکب بزرگترین اشتباه شده است، شوخی کنند و موضوع را به شکلی طنزگونه به بحث بگذارند.
مدیران بزرگ به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است با آنچه بهطور طبیعی در مشاغل پرتنش رخ میدهد، سرگرم باشند و با آن تفریح کنند. این فرصت نهتنها فضای شرکت را برای تبادل نظرها و یادگیری فراهم میکند، بلکه به کارمندان شما امکان میدهد اشتباههای خود را بپذیرند و درصدد جبران آنها بربیایند، نه اینکه آنها را پنهان کنند تا بالاخره یک مشتری عصبانی همه را از آن مطلع کند. از کارمندان بخواهیم اشتباههای خود را بهسرعت برطرف کنند تا به آنها احساس ارزشمند بودن دست بدهد.