خشونت علیه زنان در محیط کار یکی از مهمترین و ریشهدارترین چالشهای اجتماعی است که تأثیرات منفی بسیاری را با خود به همراه دارد. مانند تاثیرات بالقوه بر سلامت روانی و جسمی کارکنان، بهرهوری سازمانها و حتی اعتبار برندهای کارفرما که سالها برای آن تلاش کرده است.
امروزه باتوجه به گسترش آگاهی، توسعهی اینترنت و بازنگری چارچوبها و خط قرمزها، نهادهای
مختلف بهویژه در حوزه مدیریت منابع انسانی و آموزش کسبوکار به ارتقای برابری جنسیتی و یا ایجاد تعاریف تازه از تعرض توجه دارند.
در این خصوص، آگاهی و اقدام عملی برای مقابله با خشونت و تبعیض در محیط کار از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این مقاله به بررسی ابعاد مختلف خشونت علیه زنان در محیط کار، پیامدهای آن، و نقش سازمانها در پیشگیری از این پدیده میپردازد.
خشونت علیه زنان در محیط کار چیست؟

خشونت علیه زنان در محیط کار در برگیرندهی مجموعهای از رفتارهای آسیبزا بوده که زنان در محل کار به طرق مختلف تجربه میکنند. از جملهی این خشونتها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. آزار کلامی و توهینآمیز
شامل هر نوع آزار لفظی شامل تحقیر، تهدید، نادیدهگرفتن، یا بیان جملات توهینآمیز، که به زنان آسیب روانی میزند. از رایجترین گزارهها میتوان موضوعاتی نظیر قدرت فیزیکی و فکری را نام برد.
۲. آزار جنسی
شامل هرگونه رفتار ناپسند مانند پیشنهادات جنسی، تماسهای غیرمجاز، یا بیان جملات جنسی است که باعث ناراحتی و آسیب به فرد میشوند. این شکل از آزار لزوما به صورت مستقیم اتفاق نیافتده و شخص در حال تعارض به شکل غیر مستقیم یا مزاح وارد میشود.
۳. تبعیض در پرداخت و ارتقا
نابرابریهای پرداختی و عدم فرصت برابر برای زنان در ارتقاء شغلی یکی دیگر از انواع مدیریت بحران است که در محیطهای کاری رایج است.
۴. آزار جسمی
شامل هرگونه خشونت فیزیکی است که توسط همکاران یا مدیران در محیط کار صورت میگیرد. میتوان گفت امروزه و با توسعهی فرهنگ، این مورد کمتر به چشم میخورد، اما همچنان قربانی داشته و تاثیرات منفی بسیاری بر بانوان شاغل دارد.
خشونت علیه زنان در محیط کار چه پیامدهایی دارد؟

خشونت از این جنس در محیط کار نهتنها بر زنان اثر گذاشنه و سبب ایجاد روانزخم میشود که پیامدهای منفی بسیاری برای سازمانها به همراه دارد:
۱. کاهش بهرهوری و انگیزه
کارمندانی که با خشونت و آزار مواجه میشوند، معمولاً از نظر روانی و جسمی تحت فشار زیادی قرار میگیرند. این وضعیت در نهایت منجر به کاهش انگیزه، تمرکز و بهرهوری آنها میشود.
۲. افزایش ترک شغل و هزینههای منابع انسانی
خشونت در محیط کار به ترک شغل از سوی زنان منجر میشود. ترک کار به خودیه خود هزینههای زیادی برای سازمانها میتراشد. بازگشت به روند طبیعی فعالیتهای سازمان در این موقعیت، مستلزم متحمل شدن ضررهای مالی و زمانی است. این روند برندینگ داخلی مجموعه را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
۳. آسیب به شهرت سازمان
شبکههای اجتماعیای نظیر اینستاگرام، لینکدین و وبسایتهای به اشتراکگذاری تجربهی کار، این اجازه را به کارکنان دادهاند تا تجارب خود را از طریق این رسانهها منتشر کنند. این دست اشتراکگذاریها میتواند آسیب جدی به شهرت سازمانها و برندهای تجاری وارد کند.
۴. کاهش نوآوری و خلاقیت
محیط کاری را تصور کنید که زنان یا سایر کارکنان از آزادی بیان و مشارکت در تصمیمات برخوردار نیستند. به سادگی میتوان انتظار کاهش نوآوری و خلاقیت را داشت. چرا که اتمسفر رقابتی و سالم در سازمانهای متأثر از تبعیضات و خشونتها نمیتواند به درستی شکل بگیرد.
ریشههای خشونت علیه زنان در محیط کار

افراد یک جامعه با ایدهی آزار و اذیت زاده نمیشوند. هیچکس در ابتدای امر ماموریتی تحت عنوان تعرض به بانوان یا دیگر همکارانش را مگر در موارد استثناء ندارد. از طرفی محیط کاری، خانواده و جامعهمیتواند این موضوع را تحریک کند. معمولا چندین عامل اساسی وجود دارند که باعث وقوع خشونت علیه زنان در محیطهای کاری میشوند:
۱. باورهای سنتی و کلیشههای جنسیتی
در برخی سازمانها هنوز که هنوزه باورهایی وجود دارد که زنان را بهعنوان موجوداتی ضعیف یا ناتوان در نظر میگیرند که نمیتوانند در سطوح بالای مدیریتی قرار بگیرند.
۲. نبود سیاستهای روشن ضد خشونت
عدم وجود سیاستهای صریح و شفاف برای پیشگیری و مقابله با خشونتهای شغلی، از عوامل مؤثر در بروز خشونت علیه زنان است. فقدان چنین سیاستی باعث میشود شخص تعرض کننده با خیال راحت کار خود را انجام دهد. چراکه مطمئن است، هیچ توبیخی منتظر او نیست.
۳. نبود کانالهای گزارشدهی امن
در بسیاری از سازمانها کارکنان نمیتوانند با اطمینان خاطر شکایات خود را اعلام کرده و گزارش آن را تحت عنوانهای ناشناس یا امن ارائه دهند. عموما ترس انتقامگیری یا تبعیض مجدد، از بیان مشکلات خود سبب خودداری از این عمل میشود.
۴. عدم آموزش مدیران
مدیرانی که نسبت به رفتارهای آزاردهنده یا تبعیضآمیز آگاهی ندارند یا نمیدانند چگونه باید در برابر چنین رفتارهایی واکنش نشان دهند، یکی از ریشههای خشونتهای شغلی هستند. یکی از ابتداییترین و البته کاربردیترین راههای جلوگیری از این اتفاق، آموزش منابع انسانی به مدیران است.
سازمانها در پیشگیری و مدیریت خشونت علیه زنان چه نقشی دارند؟
۱. تدوین و اجرای سیاستهای رسمی ضد خشونت
سازمانها باید خطمشیهای رسمی در خصوص آزار و تبعیض در محل کار وضع کنند. قوانین نحوه برخورد با خشونتها و آزارها باید کاملا واضح، شفاف، ساختارمند و قابل اتکا باشند.
۲. آموزش مدیران و کارکنان
آموزش درباره مدیریت منابع انسانی، ارتباطات مؤثر، حل تعارضها و آگاهی از حقوق کارکنان میتواند به کاهش خشونت در محیط کار کمک کند.
۳. ایجاد کانالهای گزارشدهی امن و محرمانه
مهم است که سازمانها کانالهایی برای گزارشدهی خشونت و آزار فراهم کنند که کاملاً محرمانه و امن باشد. در اینصورت کارکنان میتوانند بدون نگرانی از پیامدهای منفی مشکلات خود را مطرح کنند.
۴. ارتقای فرهنگ سازمانی مبتنی بر احترام و برابری
فضای کار باید جایی باشد که در آن احترام متقابل و برابری جنسیتی بهعنوان اصول اصلی پذیرفته شود. مدیران باید این اصول را با عمل خود به تیمهایشان منتقل کنند.
۵. توانمندسازی زنان
سازمانها باید فرصتهای برابر برای زنان فراهم کنند تا در سطوح بالای مدیریتی مشارکت کرده و صدای آنان در فرآیندهای تصمیمگیری شنیده شود.
نقش مدرسهی عالی کسب و کار ماهان در مقابله با خشونت شغلی
مدرسهی عالی کسب و کار ماهان بهعنوان یکی از پیشگامان آموزشهای تخصصی در حوزه برگزاری دوره مدیریت کسب و کار مدیریت منابع انسانی و رهبری سازمانی، در راستای ایجاد محیطهای کاری ایمن و عاری از خشونت، بهطور مؤثر در فرآیند آگاهیبخشی و توانمندسازی مدیران و کارکنان ایفای نقش میکند.

ما به خوبی درک میکنیم که پیشگیری از خشونت شغلی نیازمند تغییرات بنیادین در نگرش و رفتار مدیران و تیمها است. بنابراین، دورههای تخصصی و کارگاههای عملی مدرسهی عالی کسب و کار ماهان برای مقابله با این معضل طراحی شدهاند.
برگزاری دورههای آموزشی برای مدیران و رهبران سازمانی
در مدرسهی عالی کسب و کار ماهان، با برگزاری دورههای تخصصی مدیریت و رهبری به مدیران و رهبران سازمانی کمک میکنیم تا بهترین روشها و تکنیکهای مدیریت کارکنان را بیاموزند. این دورهها بهویژه در زمینه
رفتار اخلاقی در محیط کار، رهبری شایسته، و مقابله با تبعیض و آزار طراحی شدهاند تا مدیران بتوانند بهطور مؤثر محیط کاری ایمن و محترمانهای برای تمامی کارکنان ایجاد کنند.
نتیجهگیری
خشونت علیه زنان در محیط کار از جمله جدیترین چالشها بوده که پیامدهای منفی زیادی برای سازمانها و کارکنان به همراه دارد. این مسأله نهتنها حقوق فردی کارکنان را نادیده میگیرد، بلکه میتواند بر سلامت روانی و جسمی افراد
تأثیر بگذارد و موجب کاهش بهرهوری و افزایش هزینهها شود.
طراحی و ایجاد یک محیط کاری امن و محترم، که تبعیض و آزار در آن جایی ندارند، برای هر سازمانی ضروری است. از این رو، بهکارگیری سیاستها و روشهای پیشگیرانه، آموزش مدیران و کارکنان، میتواند به کاهش خشونت علیه زنان کمک کرده و محیط کاری سالمتر و پربازدهتری ایجاد نماید.








