مسیر اهداف را ترسیم کنید
مردی که سوار بر بالون در حال حرکت بود ناگهان به یادش آمد که قرار مهمی دارد، بنابراین ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین پرسید: «ببخشید آقا، من قرار مهمی دارم. ممکن است به من بگویید کجا هستم تا ببینم بهموقع به قرارم میرسم یا نه؟» مرد روی زمین گفت: «بله شما در ارتفاع حدوداً شش متری، در طول جغرافیایی 87 درجه، 24 دقیقه و 18 ثانیه و عرض جغرافیایی 37 درجه، 21 دقیقه و 41 ثانیه هستید»، مرد بالونسوار گفت: «شما باید مهندس باشید» و مرد روی زمین پرسید: «بله، از کجا فهمیدید؟» مرد بالونسوار پاسخ داد: «چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگرچه کاملاً دقیق بود ولی به درد من نمیخورد و هنوز نمیدانم کجا هستم و آیا به موقع به قرارم میرسم یا نه»، مرد روی زمین یک لبخندی زد و گفت: «شما هم باید مدیر باشید» و مرد بالونسوار پرسید: «بله، از کجا فهمیدید؟» مرد روی زمین جواب داد که: «چون شما نمیدانید کجا هستید و به کجا میخواهید بروید، قولی دادهاید و نمیدانید چگونه میخواهید به آن عمل کنید و البته انتظار دارید مسئولیت آن را هم دیگران بپذیرند».
به سازمان خودمان فکر کنیم، آیا در مدیریت سازمانمان چنین شرایطی داریم؟ میدانیم کجا هستیم و از چه مسیری میخواهیم به کجا برسیم؟ اعتقاد بر این است که برای موفقیت سازمان لازم است که تصویر مشخصی از شرایط فعلی و شرایط مطلوب داشته باشیم و مسیری را برای رسیدن از شرایط فعلی به شرایط مطلوب برای خود ترسیم کنیم و حالا تلاش کنیم در این مسیر مشخصشده به درستی گام برداریم.