برندینگ یا برندسازی برای کسبوکار موضوعی است که آغاز آن به سالها قبل باز میگردد. بسیاری از بیزینسهای قدیمی و نامآشنا زمان زیادی را صرف کردند تا با متوسلشدن به روشهای مختلف، برند خود را در ذهن مخاطب هک کنند.
در واقع میتوان گفت که اولین قانون برای ماندگار بودن در دنیای تجارت، فروش زیاد نیست، بلکه احساس و تجربهای است که برای مخاطبان خود رقم میزنید.
فعالیتهای متنوعی در جریان برندینگ و مدیریت برند وجود دارد که هدف همه آنها ایجاد تجربه بهیادماندنی در مشتری و ماندگار کردن بیزینس است.
در ادامه این مقاله قصد داریم شما را به طور کامل با برندسازی و اصول آن آشنا کنیم و به بررسی تأثیرات آن در کسبوکارها بپردازیم.
اصول برندینگ
احتمالاً با شنیدن این سؤال با خود فکر میکنید که تفاوت میان برندینگ و برندسازی چیست؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که هیچ تفاوتی بین این دو وجود ندارد.
در واقع برندسازی واژه ترجمه شده برندینگ (Branding) است و هر دو یک موضوع را توصیف میکنند.
حال که متوجه این موضوع شدید، بیایید به بحث اصلی خودمان بپردازیم. برندسازی، از دو کلمه “برند” و “ساختن” تشکیل شده است.
کلمه برند معنای هویت یا شخصیت را میرساند و وجود آن در کسبوکار باعث ایجاد تمایز بین بیزینسها میشود.
بهعنوانمثال اگر در بازار 5 تولیدکننده یا ارائهکننده کفش وجود داشته باشد، این برند است که میتواند بین آنها تفاوت ایجاد کند و آن برند را در ذهن مخاطبان ثبت کند.
و اما برندسازی، پروسه یا فرایند ایجاد برند برای یک کسبوکار است. این کار از طریق روشهای مختلفی مثل انتخاب نام، لوگو، رنگسازمانی، ویژگیهای بصری، شعار و… انجام میگیرد.
برندسازی نیاز به تحقیق زیادی در مورد مخاطبان دارد. زیرا هدف اصلی بیزینس، جایگرفتن در ذهن مخاطب است. بر همین اساس برای ساخت هویت ماندگار، ابتدا باید راجع به مشتریان هدف تحقیقات متفاوتی را انجام داد تا در نهایت به المانهای مناسب برای کسبوکار رسید.
تمامی این المانها در بخشهای مختلفی از کسبوکار مثل تبلیغات، رسانهها، طراحی محصول و حتی درون خود شرکت استفاده میشود.
در نتیجه، با پایبند بودن و اجرای اصولی آنها، فرایند برندسازی شکل میگیرد.
هنگامی که نام ایرانسل به ذهن شما خطور میکند، چه چیزهایی را به یاد میآورید؟ آیا دادههای ذهنی شما چیزی جز رنگ زرد، بستههای تشویقی، دفاتر فروش یکشکل و… است؟
این یعنی برندسازی
دانستن اصول برندسازی چه تأثیری بر روی کسبوکارها دارد؟
باتوجهبه توضیحات ارائه شده، طبیعی است که فرایند برندینگ مزایای زیادی را برای کسبوکارها به دنبال داشته باشد.
برخی از این مزایا عبارتاند از:
- افزایش خرید مخاطبان
- دادن هویت به کسبوکار
- ایجاد حس ارزشمندبودن به مخاطبان
- ماندگاری برند در ذهن مشتریان
- ایجاد تمایز بین سایر کسبوکارهای مشابه
- تأثیرگذارتر شدن بازاریابی و تبلیغات
- اعتبار بخشیدن به محیط کار
- افزایش ارزش و قدرت کارکنان مجموعه
- و اثرگذاری بیشتر در جامعه هدف
اصول برندینگ برای بیزینسها، شامل چه مواردی است؟
ساخت برند بهسرعت و با پیادهکردن یک تکنیک ساده اتفاق نمیافتد. هر بیزینسی برای برندینگ خود باید یک مسیر از پیش تعیین شده را طی کند.
گامهای ضروری یا اصول برندینگ به شرح زیر هستند:
1. تحقیق بازار و شناخت مخاطب
همانطور که اشاره کردیم، هدف اصلی از برندسازی، جایگرفتن در ذهن مخاطب است. این کار با ساخت یک تجربه شخصی فوقالعاده برای آنها رخ میدهد.
طبیعی است که برای ساخت این تجربه، باید ابتدا مخاطبان خود را بهخوبی بشناسیم و درباره آنها تحقیق کنیم. اطلاعاتی که در مورد خواستهها، علایق، ویژگیها و نیاز مخاطبان خود به دست میآوریم، بهسادگی بر روی محصولات و خدمات ما تأثیر میگذارند و همین جریان، برند سازمانی را شکل میدهد.
2. اهداف خود را از برندینگ یادآوری کنید
هر کسبوکاری برای شروع فعالیت خود دلیلی داشته است و برای رسیدن به آن هدف تلاش میکند. اهمیت شناخت اهداف بیزینس حتی از شناساندن آن به مخاطب هم مهمتر است.
زیرا اگر ما دلیل فعالیت خود را ندانیم، به محصولات و خدمات خود ایمان نداشته باشیم و ارزشهای کسبوکار خود را نشناسیم، طبیعتاً قادر به پرزنت آن نیز نخواهیم بود.
شناخت اهداف در ابتدا به شما کمک میکند تا تأثیرات بیزینس خود را بر جامعه هدف بشناسید و سپس از آنها برای منعکسکردن برند خود استفاده کنید. این انعکاس میتواند در قالب لوگو، شعار برند، طرحهای بیزینسی و سایر المانها صورت بگیرد.
3. ویژگیها و مزایای منحصربهفرد خود را بشناسید
امروزه همه کسبوکارها تعداد زیادی رقیب در بازار دارند. این موضوع حتی در مورد شرکتهای بزرگ مثل اینستاگرام، آدیداس و… نیز صدق میکند.
اما آن چیزی که سبب ماندگاری این برندها میشود، مزایای منحصربهفرد آنهاست. چیزی که فقط متعلق به شما باشد و سایر رقبا در آن بخش عملکرد خوبی از خود نشان ندهند. (البته به مزاح میتوان سادهتر این موضوع را توضیح داد، “چیزی که اینا دارن، اما اونا ندارن”)
هنگامی که ویژگی، ارزش و مزایای رقابتی خود را بهخوبی شناسایی کنید، معرفی و انتشار برند نیز راحتتر انجام خواهد شد.
در نتیجه برندسازی نیز به شکل بهتری صورت میگیرد.
4. هویت بصری خود را بسازید
پس از اینکه اهداف، نقاط قوت و مخاطبان خود را بهخوبی شناختید، نوبت به ساخت هویت بصری میشود. هویت بصری شامل تمام آن چیزی است که مخاطبان از کسبوکار شما مشاهده خواهند کرد.
مواردی مثل لوگو، رنگسازمانی، فونت، طرحها، تصاویر، بستهبندی محصولات و …
تکتک این جزئیات باید تداعیگر هدف باشند و بهخوبی بیزینس شما را از سایر رقبا متمایز کنند. نکته مهم در ساخت هویت بصری، حفظ تعادل در استفاده از این المانها خواهد بود.
اگر هویت بصری شما بهخوبی نمایان نشود، نمیتواند منظور برندسازی را ادا کند و اگر هم بیش از اندازه به کار رود، باعث دورشدن از استانداردهای حرفهای خواهد شد.
5. از برند ساخته شده، استفاده کنید
حالا همه چیز برای معرفی برند شما آماده است. تنها کاری که میتواند این فرایند را تکمیل کند، استفاده از تمام آن چیزی است که تا کنون برای ساخت آن تلاش میکردید.
تمامی این جزئیات باید در بخشهای مختلفی از کسبوکار نظیر طراحی سایت، محتواهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، محصولات، تعامل با مخاطبان، بستهبندی و… پیاده شود.
مشاهده ترکیب ساخته شده، بهمرور نام بیزینس شما را در ذهن مخاطبان جا میاندازد و باعث اثبات برند در بازار خواهد شد.
سخن پایانی
در این مقاله سعی کردیم شما را با موضوع برندسازی آشنا کنیم و به بررسی اصول برندینگ بپردازیم.
تمام مواردی که در طول نوشته از آنها بهعنوان المانهای برندسازی یاد کردیم، قطعاتی از یک پازل بزرگ هستند.
کنار هم چیدن این قطعات در یک بیزینس سبب میشود تا برند شما به طور ناملموس در ذهن مخاطب جای بگیرد و آن را تبدیل به تجربهای دلنشین کند.
شاید انتخاب رنگ مناسب، لوگوی زیبا، شعار زیرکانه، هویت بصری و… جزئیات مهمی برای برندسازی باشند. اما چیزی که باعث متمایزشدن یک برند میشود، نحوه تعامل با مخاطبان است.
بنابراین، اگر بتوانید در راستای اهداف اصلی بیزینس، برند خود را در ارتباط با مخاطبان، ساخت محصول و… نیز به کار بگیرید، برنده خواهید شد.
این دقیقاً همان کاری است که کسبوکارهای بزرگ را از سایر رقبا متمایز میکند. قرارگرفتن در قلب و روح مخاطب!