با اینکه این باور ناگفته و دیرینه وجود دارد مبنی بر اینکه قرار است وقتی وارد محل کار خود می شوید «احساسات خود را در خانه رها کنید.» اما به این سادگی نیست. احساسات مانند کفش هایی نیستند که هر وقت بتوانید بتوانید آن ها را به پا کنید. و همانطور که بیشتر ما به طرز دردناکی میدانیم، اغلب این احساسات مربوط به افرادی است که بیش از همه به آنها اهمیت میدهیم و میخواهیم کمترین ناراحتی را تجربه کنند.
تحقیقات نشان میدهد که احساسات منفی نه تنها بر روابط ما تأثیر میگذارد، بلکه بر توانایی ما برای نشان دادن بهترین خودمان نیز تأثیرگذار است. بدیهی است که در شرایط اجساسی بد تمرکز، توجه، حافظه، سلامت جسمانی، سلامت روان و تصمیمگیری ما تحت تاثیر قرار میگیرد.
زمانی که احساساتی مانند استرس، ناامیدی را احساس میکنیم آسیب میبینیم. اینکه احساسات ما چیست فرقی نمیکند. ترس یا عصبانیت، این مهم است که بدانیم چگونه با آن برخورد کنیم و اینجاست که هوش هیجانی مهم است.
من هوش هیجانی را به هزاران نفر از رهبران دانشکده مدیریت ییل آموزش دادهام و شاهد تاثیر تحولآفرینی که میتواند بر موفقیت یک فرد داشته باشد، بودهام. سه عنصر کلیدی هوش هیجانی عبارتند از خودآگاهی، خودتنظیمی و ارتباطات مثبت. در آخرین کتابم Sovereign، استراتژیهای مبتنی بر علم را برای چگونگی تقویت این مهارتها بررسی میکنم. این استراتژیها میتوانند هوش هیجانی در محیط کار شما را به سرعت افزایش دهند. با مدرسه کسبوکار ماهان همراه باشید تا باهم به سه تمرین برای افزایش هوش هیجانی در محیط کار بپردازیم.
خلاصه افزایش هوش هیجانی در محیط کار
هرکسی ممکن است گاهی برای مدیریت ذهن از جمله احساسات خود دچار مشکل شود. طبیعی است که احساسات منفی داشته باشیم و نمیتوانیم از خودمان یا دیگران انتظار داشته باشیم که آنها را تنها به این دلیل که همکار ما در محل کار هستند و باعث ایجاد حس منفی در ما شدهاند، رها کنیم.
اما این احساسات منفی میتوانند برای روابط، عملکرد، تمرکز و سلامت روحی ما مضر باشند. بنابراین ارزش آن را دارد که مهارتهای هوش هیجانی خود را تقویت کنیم که به ما در مدیریت احساسات منفی کمک میکند. روابط کاری ما اهمیت زیادی دارد. با این حال، ما به ندرت آموزش رسمی یا آموزشی در مورد نحوه ارتباط با دیگران دریافت میکنیم. پرورش هوش هیجانی در محیط کار، به ویژه خودآگاهی، خودکنترلی و ایجاد ارتباطات مثبت، به ما کمک میکند تا نه تنها تعاملات خود را در محیط کار دلپذیرتر و سازندهتر کنیم، بلکه سلامت روان خود خود را ارتقاء دهیم، فردی موثر در محیط کار باشیم و رهبران بهتری شویم.
نویسنده این مقاله، خانم اما اسپالا که عضو هیئتعلمی مدرسه مدیریت ییل و مدیر برنامه رهبری زنان در این مدرسه است. در این مقاله که اخیرا در سایت هاروارد بیزینس ریویو منتشر شده است، سه رویکرد ساده را برای تقویت سه جنبه خاص هوش هیجانی عنوان میکند که شامل: خودآگاهی، خودتنظیمی و ارتباطات مثبت است.
این تمرینات عبارتند از: ارزیابی احساسات بدنی، بار شناختی، و حالات عاطفی. تمرینات تنفسی استراتژیک؛ و واکنش صادقانه و عمدی مهربانی و تفاهم.
در دو دقیقه به خودآگاهی خود ضربه بزنید
وقتی با کسی به گونهای تعامل میکنید که بعداً پشیمان میشوید، معمولاً این امر عمدی نیست. شما اغلب قصد نداشتید بی ادب یا نامهربان باشید. شما فقط نتوانستهاید از احساسات خود آگاه باشید.
خودآگاهی چیست؟
خود آگاهی یعنی توانایی آگاهی از آنچه در ذهنتان اتفاق میافتد. آیا من ناراحت هستم؟ خستهام؟ زمانی که کسی دکمه احساسات شما را فشار میدهد، قربانی واکنش یا رفتار تکانشی نشوید. توسعه خودآگاهی، با بهبود هوش هیجانی، از بروز حوادث ناگوار در رابطه شما با دیگران جلوگیری میکند.
بخشی اختصاصی ای در مغز ما وجود دارد که از طریق فرآیندی که دانشمندان علوم اعصاب به آن interoception میگویند، به وضعیت درونی ما توجه میکند. اما نکته اینجاست: ما اغلب در استفاده از آن شکست میخوریم.
تمرینی که در تمام کلاسهایم تدریس میکنم میتواند به شما کمک کند تا فوراً به آن بخش از مغز خود برگردید و خودآگاهی خود را تقویت کنید.
بنشین و چشمانت را ببند. توجه خود را به درون خود جلب کنید در ادامه مقاله به 3 تمرین مهم برای افزایش هوش هیجانی در محل کار میپردازیم.
چگونه هوش هیجانی در محل کار را افزایش دهیم؟
در ادامه به بررسی افزایش هوش هیجانی در محل کار خواهیم پرداخت:
به وضعیت بدن خود توجه کنید
در طیفی از انرژی از بسیار خسته تا بسیار پرانرژی، امروز از نظر احساسی در کجا قرار دارید؟ بدن خود را اسکن کنید. به احساس آن توجه کنید: آیا گرسنه هستید؟ آیا مکانهایی در بدنتان وجود دارد که احساس تنش یا آرامش خاصی در آن میکنید؟
به افکار خود و “سطح ترافیک” آنها توجه داشته باشید
افکار زیادی هر لحظه و در تمام طول روز از ذهن ما عبور میکنند و مدام به صورت خوداگاه یا ناخودآگاه با آنها درگیر هستیم. اگر هر فکر یک ماشین بود، سطح ترافیک فکرها در ذهن شما چقدر است؟ آیا ذهن شما یک بزرگراه شلوغ، یک جاده روستایی آرام، یا جایی در میان این دو است؟
به احساسات خود توجه کنید
چه خودتان را احساساتی بدانید یا نه، در هر دقیقه از روز احساساتی را تجربه میکنید. ممکن است احساس آرامش، کنجکاوی یا اشتیاق داشته باشید، یا ممکن است بیشتر احساس خنثی، عصبانیت یا استرس داشته باشید.
شما میتوانید احساسات خود را به دو روش اندازهگیری کنید: اول اینکه چقدر خوشایند یا ناخوشایند هستند؟ در طیفی از خوشایند تا ناخوشایند، احساسات شما در حال حاضر در کجا قرار دارند؟ و دوم اینکه چقدر شدید هستند؟ آنها ممکن است خنثی باشند. در طیفی از شدید به غیر شدید، آنها در حال حاضر په مدت شما را درگیر میکنند؟
با انجام این تمرین، ارزیابی سریعی از ترافیک فکری درونی و سطوح استرس خود به دست خواهید آورد. این موضوع به شما کمک میکند تصمیم بگیرید که آیا در وضعیت مطلوبی برای انجام کارهای بعدیتان هستید یا خیر.
برای مثال، فرض کنید جلسه بعدی در تقویم شما یک جلسه مهم با یک همکار است که قصد دارید به او بازخورد بدهید. این تمرین سریع خودآگاهی را انجام دهید و متوجه شوید که در حال حاضر احساس تنش میکنید و یک بزرگراه شلوغ در ذهن شما میگذرد یا خیر.
این امکان وجود دارد که همکار شما ترافیک فکری سنگین در ذهن شما را به صورت پریشانی، استرس، تحریک پذیری و بیاحترامی تفسیر کند. در این صورت ارتباط شما کمتر موثر خواهد بود و ممکن است نتیجه تعامل شما به خوبی پیش نرود. در این صورت میتوانید آگاهانه وارد جلسه شوید مثلا به همکارتان بگویید که به دلیلی ذهنتان درگیر است ولی تمام تلاشتان را میکنید که سرتاپا گوش باشید و یا حتی می توانید جلسه را مجددا برنامه ریزی کنید یا کاری برای بهبود وضعیت ذهنی خود قبل از جلسه انجام دهید. خودآگاهی می تواند از پیش آمدن خطا یا سوءتفاهم جلوگیری کند.
به تنفستان توجه کنید
تحقیقاتی که با همکارانم در دانشگاه ییل انجام دادم، و همچنین مطالعات متعدد دیگر، نشان میدهد که تمرینات تنفسی یکی از مؤثرترین و سریعترین راهها برای کنترل احساسات است. توجه به تنفس میتواند شما را از یک حالت عاطفی بالا (مثلاً 10 در مقیاس 1-10) به حالتی آرام تر (مثلاً 2) در عرض چند دقیقه برساند.
یکی از تمریناتی که میتوانید امتحان کنید طولانی کردن بازدم است. چرا؟ هنگام دم، ضربان قلب شما افزایش مییابد. هنگام بازدم، سرعت آن کاهش مییابد.
هر زمان که نیاز به خودتنظیمی دارید، برای مثال قبل از ارائه به هیئت مدیره و مدیر ارشد یا زمانی که میخواهید در یک جلسه خستهکننده صبوری به خرج دهید، این تمرین را امتحان کنید.
چند دقیقه وقت گذاشتن برای کاهش سرعت و طولانی شدن بازدم، سیستم عصبی پاراسمپاتیک شما را فعال میکند، بخشی از سیستم عصبی خودمختار شما که به استراحت و هضم بدن شما کمک میکند. طولانی کردن بازدم برخلاف دم که سیستم “جنگ یا گریز” است و بدن شما را برای جنگیدن آماده میکند، به سرعت شما را آرام خواهد کرد.
ارتباطات خود را با ایجاد لحظههای کوچک خوب برای دیگران ارتقا دهید
آیا تا به حال متوجه شدهاید که چگونه برخی افراد میتوانند با عملکرد خودشان باعث ایجاد احساس خستگی، کلافهگی و بیحالی در شما شوند؟ در حالیکه برعکس پس از تعامل با برخی دیگر، احساس امیدواری، نشاط و انرژی میکنید؟
تفاوت در چیست؟ در مورد دوم، احتمالاً با چیزی که ما آن را «انرژیدهنده مثبت» مینامیم، سر و کار داشتهاید.داشتهید فردی با هوش هیجانی بالا که اهمیت لحظات کوچک شادی را درک میکند. مطالعات نشان داده است که این افراد نه تنها تأثیر مثبتی بر احساس ما دارند، بلکه قادر به ایجاد بهره وری فوق العاده در سازمانها هستند.
شما میتوانید مهارتهای خود را به عنوان یک انرژی دهنده مثبت تقویت کنید (به هر حال، یکی از جنبههای کلیدی هوش هیجانی این است که بتوانید با دیگران به روشی مثبت ارتباط برقرار کنید) با یافتن لحظات کوچک برای کمک به ایحاد حس خوب در دیگران که معمولا از توجه به نکات مثبت شخصیتشان میاید میتوانید باعث افزایش نشاط در سازمان شوید. این موضوع باید واقعی باشد. نشان دادن یک لبخند ساختگی کارساز نیست.
افراد با هوش هیجانی بالا میدانند چگونه به روشی مبتنی بر ارزش ها مثبت اندیشی کنند. آنها این کار را با فروتنی، همدلی، شفقت، صداقت، حسن نیت و بخشش انجام میدهند. بودن در کنار افرادی که این ارزش ها را دارند چه حسی دارد؟ شما احساس امنیت میکنید، دیده میشوید، شنیده میشوید، ارزشگذاری میکنید، قدردانی و درک میکنید.
سعی کنید هر برخوردی را به عنوان فرصتی برای ایجاد احساس خوب در دیگران ببینید. یک تعریف، یک خنده، یک کلمه دلسوزانه یا حتی یک لبخند کمتر از یک دقیقه طول میکشد ولی میتواند باعث حال خوب دیگران در محیط کار شود. تحقیقات نشان میدهد که با این کارها شما فقط احساس بهتری را برای طرف مقابل ایجاد نمیکنید، بلکه این انرژی که به دیگران میبخشید به سمت شما نیز برمیگردد.
کلام آخر افزایش هوش هیجانی در محل کار
این سه تمرین میتوانند در لحظه به شما کمک کنند تا به هوش هیجانی بالاتری برسید. همچنین میتوان با تمرین منظم مراقبه، خوداگاهی، به هوش هیجانی بالاتری برسید و مثبت اندیشتر شوید. مطالعات علوم اعصاب نشان میدهد که مدیتیشن مناطقی از مغز را تقویت میکند که در خودکنترلی، خودآگاهی و تنظیم احساسات نفش دارند.
این موضوع ممکن است به این دلیل باشد که هنگام مدیتیشن نسبت به زمانی که فعالیت آرامشبخش دیگری انجام میدهید، فضای بیشتری برای ساماندهی افکار و احساسات خود ایجاد میکنید. کلمات و اعمال شما کمتر ناخودآگاه و واکنشی میشوند و توانایی این را کسب میکنید که آگاهانهتر عمل کنید. هوش هیجانی بالا باعث میشود که شما با مهارت بیشتری به رخدادها پاسخ دهید. به همین سبب مدیتیشن کردن در ابتدای روز نقش مهمی در موفقیت و احساس خوب هر روزه دارد. جای تعجب نیست که بسیاری از مدیران اجرایی مدیتیشن میکنند.
براساس مقالهای از سایت هاروارد بیزینس ریویو
3 Exercises to Boost Your Emotional Intelligence, According to Research (hbr.org)