به مدیران عامل این اختیار داده میشود که بر اساس قوانین شرکت مدیریت کنند؛ اما رهبری تنها به دلیل جایگاه قانونی فرد حاصل نمیشود، بلکه مقام رهبری در سازمان با نشان دادن شایستگی، نفوذ و اعتبار فرد کسب میشود. این مشروعیت با نشان دادن مداوم رفتارهای خاص به دست خواهد آمد و مدیران عاملی که به مشروعیت دست مییابند، سطح اعتماد و نفوذ بیشتری دارند.
در مقالهای در سایت Harvard Business Review، که توسط نیتین نوریا در تاریخ 7 ژوئن 2023 منتشر شده، به عواملی که اجرای آنها توسط مدیران عامل، به آنها مشروعیت رهبری میبخشد، اشاره شده است. در این مقاله آمده است:
اعتبار یک رهبر از شیوه نشان دادن هوش و درایت، متانت و عملکرد او به دست میآید و این موضوع به پیروان کمک میکند تا درک کنند که چرا یک رهبر برای این نقش انتخاب شده است؛ البته مشروعیت کیفیت بالاتری است.
مدیران عاملی که از مشروعیت برخوردارند، میتوانند انگیزه وفاداری و اعتماد را در افراد برانگیزند. آنها میتوانند در افراد این شوق را ایجاد کنند تا فراتر از حداقل نیازهای شغلی بروند و تمام تلاش خود را به کار گیرند. در واقع مشروعیت باعث ایجاد اعتماد میشود که عاملی بسیار ارزشمند در هر سازمانی است.
اعتماد افزایشیافته تمایل افراد را برای صرف تلاش یا تمام تلاش خود افزایش میدهد؛ زیرا آنها احساس میکنند تلاشهایشان به رسمیت شناخته شده و با آنها منصفانه رفتار میشود. زمانی که افراد به مدیر عامل اعتماد کنند، برای سرمایهگذاری بلندمدت در سازمان و بازدهی بالاتر احساس اطمینان بیشتری میکنند. اما چه چیزی به مدیران عامل اجازه میدهد تا مشروعیت را به دست آورند و آن را حفظ کنند؟ در اینجا 7 رفتاری که موجب تقویت مشروعیت مدیران عامل میشود، آورده شده است:
1- برقراری ارتباط شفاف
کارمندان به سمت رهبرانی جذب میشوند که میتوانند داستانی قانعکننده را تعریف کنند. روایتی که به کارکنان کمک میکند تا درک کنند سازمان از کجا آمده و به کجا میرود.
اگر رهبر بتواند به وضوح توضیح دهد که چگونه سازمان برای برنده شدن تلاش میکند و نقش هر یک از کارکنان در مشارکت در موفقیت سازمان چیست، مشروعیت بیشتری در ذهن افراد پیدا خواهد کرد.
بهعنوان یک کارمند اگر بدانید به کجا میروید، اگر مسیر انتخابشده منطقی و نقشی که میتوانید در این سفر ایفا کنید روشن باشد، راحتتر است که با تمام وجود، زمان خود را صرف هدف سازمان کنید.
2- نشان دادن انصاف
از آنجایی که مدیران عامل قدرت تاثیرگذاری زیادی بر دیگران دارند، باید عدالت را بین آنها برقرار کنند. مدیر عامل بهعنوان فردی که لحن برند را برای بقیه سازمان تعیین میکند، باید دلسوز و عادل باشد.
اگر رفتار مدیر عامل به نظر برخی از کارکنان جانبدارانه به نظر برسد، یا در قضاوت در مورد شایستگی افراد بیانصافی بارزی به خرج دهد، در گام نخست مشروعیت خود را در ذهن کارکنان از دست می دهد. وقتی این اتفاق تکرار شود، دیگر کارکنان حداکثر تلاش خود را در سازمان نخواهند داشت و رفتارهای محافظهکارانه و سیاسی افزایش خواهد یافت.
3- رفتار با صداقت
صداقت معیاری است برای سازگاری بین آنچه مدیر عامل از آن حمایت می کند و نحوه رفتار او.
کارکنان ممکن است به هر کلمهای که مدیرعامل میگوید گوش ندهند، اما رفتارهای او را زیرنظر دارند. آنها دائماً قضاوت میکنند که آیا مدیر عامل به سخنان خود پایبند است یا خیر. مشروعیت مدیر عامل زمانی افزایش مییابد که او به ارزشهای بیان شده، بهویژه زمانی که انجام آن هزینهبر است، متعهد باشد.
مدیران عاملی که ارزشهای خود را در زمانی که شرایط سخت میشود، کنار میگذارند، احتمالاً مشروعیت خود را بین کارکنان کاهش میدهند و بهدنبال آن تعهد به سازمان نیز در کارکنان روندی نزولی مییابد. داشتن شجاعت انجام کار درست بهویژه در زمان بحران و مشکلات، راه قدرتمندی برای کسب مشروعیت است.
4- نشان دادن اصالت
مدیران عامل معتبر درباره موفقیتها و شکستها، نقاط قوت و ضعف خود باز هستند. آنها فعالانه به نظرات و بازخورد دیگران احترام میگذارند. آنها از تصنع پرهیز میکنند و این حس را از خود ساطع میکنند که «من این هستم.»
این صراحت در مورد اینکه من چه کسی هستم، فراتر از نقش آنها بهعنوان مدیر عامل، باعث میشود در ارتباط شخصی با افراد قابل دسترستر به نظر برسند و بالطبع پیروی از فرد بااصالت برای کارکنان راحتتر است.
5- اولویت قرار دادن شرکت
مدیران عاملی مشروعیت پیدا میکنند که رفتارشان نشان میدهد منافع شرکت را بالاتر از منافع خود میدانند.
مدیران عاملی که از هر فرصتی برای تصدیق امتیاز خود برای رهبری شرکت استفاده میکنند، سخاوتمندانه به دیگران اعتبار میدهند، بهسرعت مسئولیت شکستها را برعهده میگیرند و افرادی که قبل از اینکه از دیگران بخواهند پیشقدم میشوند، احتمال بیشتری دارد که از مشروعیت برخوردار شوند.
6- متواضع بودن
رهبران برای حفظ مشروعیت خود باید انسان متواضع و قابل دسترسی باشند.
شغل مدیر عاملی افراد را تغییر میدهد، کارشناسانی مانند راکشخورانا خطرات این شغل را بهعنوان خودشیفتگی ناشی از ساختار توصیف می کنند. ملزومات این شغل بهقدری زیاد و تحسین آن چنان ثابت است که برای مدیران عامل سخت است که به اهمیت خود و برتری خود نسبت به دیگران باور نداشته باشند؛ به همین علت مهم است که این افراد تواضع را تمرین کنند.
7- حفظ هدف
مدیران عاملی که میتوانند حس و اشتیاق لازم برای دنبال کردن اهداف سازمان را در دیگران ترغیب کنند، از مشروعیت بیشتری برخوردارند.
از آنجایی که مدیران عامل مدام به دلیل انگیزههای اساسی که رفتارشان را هدایت میکند مورد قضاوت قرار میگیرند، آنهایی که کارشان در خدمت اهداف بزرگتری مانند خدمت به جامعه یا ایجاد ارزش واقعی برای مشتریان تلقی میشود، از مشروعیت بیشتری نسبت به آنهایی که اعمالشان انگیزه شخصی دارد، برخوردار هستند.
القای حس هدفمندی در سازمان یکی از ویژگیهای رهبران بزرگ است. علاوهبر این، کارکنان فقط برای ارتقای عملکرد یک سازمان به رهبران نگاه نمیکنند؛ بلکه رفتار مدیران عامل و انگیزه آنها را برای رسیدن به اهداف، معنایی برای شغل به کارکنان میبخشد.
بهطور خلاصه، در حالی که رهبری مبتنیبر اقتدار، بر قدرت رسمی و حقوق تصمیمگیری بنا شده است و رهبری مبتنیبر شایستگی بر عملکرد تمرکز دارد، رهبری مبتنی بر مشروعیت بر رفتارها و اقداماتی استوار است که اعتماد، احترام و تعهد دیگران را برمیانگیزد.
احترام و تعهدی که بیش از هر قدرتی میتواند در موفقیت شرکت نقش داشته باشد!