آیا میتوان نظر مردم را تغییر داد؟
موقع انتخابات بحث بازاریابی سیاسی (Political Marketing) و نحوه انتخاب کردن بسیار داغ است. فارغ از اینکه چه تصمیمی در انتخابات گرفته میشود داشتن اطلاعاتی در مورد بازاریابی سیاسی میتواند دیدی وسیعتر را در اختیار قرار دهد. بازاریابی سیاسی یک بخش اساسی در زندگی سیاسی است. روسای جمهور و نخست وزیران، سیاستمداران، احزاب، ادارات و انجمنهای دولتی همه از ابزار بازاریابی برای رسیدن به اهداف سیاسی استفاده میکنند. تحقیقات بازار، هنگام تصمیمگیری در مورد سیاستها و طراحی خدمات برای افرادی که به دنبال رأی آنها هستند و بهتبع آن شناخت نیازها و خواستشان مورد استفاده قرار میگیرد. بررسی رأیدهندگان و آشنایی با خواست و نیازشان به سیاستمداران کمک میکند تا آنها را بخشبندی کرده و برای جلب رضایت آنها هدفگذاری کنند.
اصول بازاریابی سیاسی
محمدرضا انبیایی در کتاب «اصول بازاریابی سیاسی» اینطور مینویسد: «بهطورکلی بازاریابی سیاسی برای تأثیرگذاری بر رأی مردم در انتخابات مطرح شده است. بازاریابی سیاسی البته بسیاری از همان تکنیکهای مورداستفاده در بازاریابی محصول مانند آگهی، پست مستقیم و تبلیغات عمومی را مورد بهرهبرداری قرار میدهد. برخی از صاحبنظران معتقدند استفاده از بازاریابی به احزاب امکان میدهد علاقهمندی و نیازهای متنوع رأیدهندگان را از طریق تحلیلهای بازاریابی شناسایی و کمپینهای انتخاباتی و سیاسی را بهتر کنترل کنند.
به نظر آنها هدف اصلی بازاریابی سیاسی توانمند کردن احزاب سیاسی و رأیدهندگان برای اتخاذ بهترین و راضیکنندهترین تصمیمهاست. بهطورکلی بازاریابی سیاسی درصدد ایجاد، حفظ و بالا بردن رابطه سودمند رأیدهندگان با جامعه و سازمانهای سیاسی است، بهگونهای که اهداف بازیگران سیاسی و سازمانهای در برگرفته شده برآورده شود. هدف اصلی یک حزب سیاسی، موفقیت انتخاباتی است و احزاب سیاسی استراتژیهایی را استفاده میکنند که منجر به کسب آرای کافی در انتخابات عمومی شود تا کنترل دولت را به دست بگیرند؛ بنابراین در اکثر دموکراسیهای دنیا سیاستمداران و احزاب سیاسی درصدد بهرهگیری از تکنیکهای بازاریابی استراتژیک و تاکتیکی هستند تا خودشان را به رأیدهندگان ربط دهند و مزایای انتخاب یا انتخاب مجدد را کسب کنند».