فعالیتهای سازمان بر چه مبنایی صورت میگیرد؟
سازمانها بهمنظور انجام بهتر کارها و رسیدن به اهداف تعیینشده نیازمند ساختارهای از پیش تعیین شدهای هستند. ساختار سازمانی در واقع نمایی عینی از شرکت است که مشخص میکند که کارمندان چه کاری انجام دهند، به چه کسی گزارش دهند و در کل تصمیمات در سازمان چگونه اخذ شود. بهعبارتدیگر ساختار سازمانی سیستمی است که چگونگی هدایت برخی از فعالیتهای سازمان را برای رسیدن به اهداف تشریح میکند؛ این فعالیتها شامل قوانین، نقشها، وظایف و مسئولیتها است. باید در نظر داشت که ساختار سازمان دارای ابعاد مختلفی است؛ ابعاد یا عناصر ساختار سازمانی اجزای سهگانهای شامل تمرکز، پیچیدگی و رسمیت هستند که در ادامه هر کدام را تشریح میکنیم.
تمرکز به معنای این است که تعداد مشاغل یا تعداد افراد و نقاطی که در سازمان اجازه تصمیمگیری دارند، چندتاست. هرچه میزان این تعداد نقاط بیشتر باشد، میزان تمرکز در سازمان کمتر است. در واقع سازمانهایی که اجازه تصمیمگیری را به افراد زیادی در سازمان و به سطوح مختلفی از مدیران میدهند، سازمانهایی با تمرکز پایینتر هستند. اما سازمانهایی که تمام تصمیمات توسط مدیر ارشد اتخاذ میشود، سازمانهایی متمرکز هستند.
عنصر دوم پیچیدگی است. به تعداد متخصصین و فعالیتهای حرفهای و همچنین طول دوره آموزش حرفهها، پیچیدگی در سازمان میگویند. پیچیدگی سازمانی میتواند به نوع فعالیت سازمان و تعداد متخصصین و افراد ماهری که نیاز دارد، بستگی داشته باشد. در مورد پیچیدگی میتوانیم به انواع تفکیک افقی و تفکیک عمودی یا به عبارتی پیچیدگیهای افقی و پیچیدگیهای عمودی اشاره کنیم.
بعد سوم رسمیت است؛ حدی که نقش کارکنان با توسل به اسناد و مدارک رسمی تعریف میشود، میزان رسمیت در سازمان است. سازمانهایی که همه اتفاقات درون آن بهصورت رسمی و با استفاده از اسناد و مدارک اتفاق میافتد، سازمانهایی با سطح رسمیت بالا هستند.