روانشناسی، علمی کاربردی و کارآمد در تمامی حوزهها و زمینههای کار و زندگی انسانی است. این علم میتوان جزء به جزء زندگی بشر را متحول کند. از روحیات و کارآیی شخصی افراد گرفته تا روابط اجتماعی مختلف آنها. از علم روانشناسی در ورزش، سیاست، تدریس و آموزش و … کمک میگیرند تا بتوانند تاثیر تمرینها و تلاشهای مربیان و مدیران و دستاندرکاران را بیشتر کرده و کسب موفقیت را سادهتر کنند. یکی از حوزههایی که روانشناسی در آن نقش مفیدی ایفا میکند، کسبوکار است. هرچند روانشناسی کسب و کار علمی کمتر شناخته شده است، اما نمیتوان این ناآشنا بودن را دلیل بر بیاثر بودنش دانست. در ادامه قصد داریم درباره روانشناسی در کسب و کار و اصول و کاربرد آن در انواع کسب و کارهای کوچک و بزرگ بیشتر گفتگو کنیم.
روانشناسی کسب و کار چیست؟
روانشناسی کسب و کار علمی کاربردی و مفید است که امروزه نقش بسیار مهمی در مدیریت بهینه انواع کسب و کارها و پیشرفت آنها بازی میکند. بهکمک علم روانشناسی در کسب و کار میتوان به شناخت کاملی از کارمندان، کارفرماها یا مشتریان، شرکا و رقبا دست یافت و با این شناخت، مدیریت موثرتر و هدفمندتری را در هر قسمت پیاده نمود. این شاخه از روانشناسی که آن را روانشناسی صنعتی سازمانی نیز مینامند، از سال ۱۹۹۶ توسط انجمن روانشناسی آمریکا به رسمیت شناخته شد. روانشناسی سازمانی، محیط کار را در سطح گروهی و فردی مورد مطالعه رفتارشناسی قرار داده و راه حل هایی برای بهبود سلامت سازمان و کارکنان آن ارائه میدهد. این راهکارها میتواند به افزایش تعامل بین کارکنان و مدیران، انگیزه کارکنان، راندمان عملکرد مدیران و … کمک کند. روانشناسان سازمانی، علاوهبر تسلط بر علم روانشناسی، آگاهی خوبی به علم اقتصاد دارند و با ارائه شیوههای مختلف به رونق کسب و کارها کمک میکنند. روانشناسی در کسب و کار، بر باور و ناخودآگاه افراد تاثیر گذاشته و از این طریق به نتایج مطلوب میرسد.
کاربردهای روانشناسی در کسب و کار
در توضیحات ارائه شده درمورد روانشناسی کسب و کار، به جزئیاتی از کاربرد این علم در مشاغل و سازمانها اشاره کردیم. اما کارآیی متنوع و موثر این علم در پیشرفت و توسعه مشاغل باعث شده است که امروز به یک ضرورت برای پیشرفت کسب و کارها تبدیل شود. برخی از مهمترین کاربردهای علم روانشناسی در کسب و کار عبارتند از:
کاربرد روانشناسی در بازاریابی
روانشناسی کسب و کار در بازاریابی شیوههای مخصوصی جهت درک رفتار مصرفکنندهگان دارد. شناخت این رفتارها در مفید به فایده بودن کمپین تبلیغاتی تاثیر بسیاری دارد و پیامهای انگیزشی موثری را ارائه میکند.
کاربرد روانشناسی در جذب استعدادها و مدیریت
روانشناسی در کسب و کار، به مدیران کمک میکند تا به کمک متخصصان این علم بهترین متقاضیان کار را از منظر استعداد و انگیزه ، براساس علوم رفتاری شناسایی کرده و بهکار گیرند. همچنین این متخصصان به مدیران اصول رفتاری و عملکردی برای بهبود انگیزه کار در کارکنان را آموزش می دهند.
کاربرد روانشناسی در رهبری اجرایی
مدیران سازمان میتوانند براساس اصول علمی روانشناسی کسب و کار، از هوش تجاری افراد در راستای فرآیندهای نوآورانانه بهرهوری و استفاده کنند.
کاربرد روانشناسی در مدیریت تغییر
علوم روانشناسی در کسب و کار، مشکلات و چالشهای موجود در فرآیندهای اصلاح و تغییر را شناسایی کرده و راههای برونرفت از این چالشها را ارائه میکنند.
کاربرد روانشناسی در فرهنگ سازمانی
روانشناسی در کسب و کار، به مدیران سازمان کمک میکند تا فرهنگ درون سازمانی خود را تعریف کنند. فرهنگی که شامل تعاملات و اصول رفتاری بین افراد سازمان و کارفرما و مشتری میشود. ضمن اینکه روانشناسی به پیادهسازی هرچه بهتر و دقیقتر این فرهنگ نیز کمک میکند.
کاربرد روانشناسی در ارتقاء فروش
روانشناسی در کسب و کار میتواند تاثیر مستقیم بر بهبود فروش کسب و کارها داشته باشد. بهاین ترتیب که، با بررسی بازارهای هدف و رفتارشناسی کاربران و مشتریان میتوان محصولی پرفروشتر را عرضه نمود. روانشناسی در کسب و کار، میتواند به انتخاب بهترین فرم طراحی محصول، نحوه معرفی آن، شعار انتخابی در عرضه و …. با توجه به روحیات مشتریان در بازارهای هدف کمک کند.
البته باید درنظر گرفت که دست یافتن به این اهداف تنها زمانی حاصل خواهد شد که علم روانسناسی کسب و کار، مطابق با اصول و قواعد خود و توسط متخصص و دانشآموخته این علم در سازمان پیاده شود.
اصول روانشناسی در استراتژیهای کسب و کار
اصول روانشناسی کسب و کار در استراتژیهای مختلف کاری سازمان، گستره وسیعی را دربر میگیرند. درواقع هر استراتژی، اصول مربط با خود را میطلبد و در هر نقشه راهی که به سمت هدف سازمان ترسیم میشود، نیاز به اصول روانشناسی مخصوص آن نقشه داریم. اما بهطور کلی می توان استراتژیهای روانشناسی در کسب و کار را به شرح زیر خلاصه نمود:
روانشناسی در استراتژی قیمتگذاری
شاید رعایت اصول روانشناسی در قیمتگذاری را بتوان مهمترین بخش در اجراییکردن این قسمت از استراتژیهای کسب و کار دانست. قیمتگذاری یکی از اصلیترین موضوعات در موفقیت کسبوکار است و روانشناسی به اجرای درست این قسمت کمک شایانی میکند. روانشناسی در این بخش، با بررسی عملکرد مشتریان در بازار هدف و رفتارشناسی دریافت کنندگان خدمات، درمییابد که قیمتگذاری بر چه اساس و قواعدی میتواند بر آنها بیشترین تاثیر را گذاشته و خرید از شما را نهایی کنند.
روانشناسی در استراتژی رنگها در کسب و کار
رنگها، نقش بسیار زیادی در بازاریابی و فروش برعهده دارند. درواقع، رنگها از اصلیترین و مهمترین اجزای روانشناسی در تمامی حوزهها محسوب میشوند. منظور از استراتژی رنگ در کسب و کار، انتخاب رنگ برای سازمان شما است. این رنگ در لوگو، پوسترهای تبلیغاتی، بستهبندیهای محصولات، طراحی سایت، فروشگاه و دفتر کار، حتی لباس فرم احتمالی کارکنان نقش خود را ایفا کرده و دیده میشود. طوری که به بخشی از برند شما تبدیل خواهد شد. بنابراین در انتخاب این رنگ یا رنگها باید بسیار اصولی و حرفهای عملکرد. روانشناسی در کسب و کار میتواند بهترین راهنما در انتخاب درست شما باشد.
روانشناسی در استراتژی انتخاب تم کسب و کار و برند
هر کسب و کار و برندی، برای خود یک تم تعریف شده دارد. انتخاب این تم بخشی از استراتژیهای کسبوکار است. این تم شامل یک طراحی یکنواخت در بستهبندی محصول، فروشگاه، وبسایت، ساختمان شرکت و حتی خود محصولات میشود. درواقع تم منحصر و اختصاصی برند یا سازمان، مانند یک سبک و سیاق انحصاری در تمامی بخشها دیده میشود. انتخاب این تم تاثیر زیادی در شناخت محصولات و خدمات برند و ثبت آنها در ذهن مشتریان دارد. ضمن اینکه بر ترغیب آنها به استفاده از محصولات یا خدمات برند کمک کرده و برند را قابل اعتمادتر، معتبرتر و حرفهایتر نشان میدهد.
روانشناسی در استراتژی تمایز
تمایز یکی از استراتژیهای بسیار مهم کسب و کار است که میتواند موفقیت یک برند و سازمان را تضمین کند. معمولا مدیران سازمان، وجه تمایز مشخصی را برای محصول یا خدمات خود درنظر میگیرند که در بین مصرفکنندگان و کاربران به آن خصوصیت معروف میشود. سپس تمرکز خود را در پروسه تولید و تبلیغات بر وجه تمایزِ درنظر گرفته شده قرار میدهند. روانشناسی در انتخاب این وجه تمایز و چگونگی اجرا و اثبات آن در بازار تاثیر بسزایی دارد.
روانشناسی در استراتژی جلب اعتماد مشتری
روانشناسی در کسب و کار کمک میکند تا شما بتوانید رهگذرهای بازدید کننده برندتان را به مشتریهای ثابت خود تبدیل کنید. این رهگذرها میتوانند در فضای مجازی یا واقعی به بازدید از برند شما پردازند و زمانی که استراتژیهای مختلف کسب و کارتان را براساس علم روانشناسی سازمانی پیش برده باشید، این افراد به برند اعتماد کرده و محصول یا خدمات آن را انتخاب میکنند.
مواردی که ذکر شد را میتوان مهمترین نقشها و کارکردهای روانشناسی سازمانی در استراتژیهای مختلف کسب و کار دانست. البته که این علم به تناسب تنوع استراتژیهای کسب و کار، گسترده شده و کاربرد دارد.
مزایای استفاده از علم روانشناسی کسب و کار
بهطور کلی روانشناسی در کسب و کار به شما کمک میکند تا بتوانید از یک برند نهچندان شناخته شده یا شاید نامحبوب، به برندی کاملا آشما و پرطرفدار تبدیل شوید. روانشناسی کسب و کار برای سازمان مشتریهای وفادار و همیشگی فراهم می کند و افزایش راندمان و بازده را بههمراه دارد. از مهمترین مزایای بهرهمندی از روانشناسی در بخشهای مختلف سازمان میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
افزایش بهرهوری کارکنان
روانشناس سازمانی با استفاده از اصول و قواعد علم خود، میتواند چالشها و مشکلات نیروی کار را شناسایی کرده و به او در رفع آنها کمک کند. این امر منجر به بهبود روحیه کارکنان و افزایش راندمان کاری آنها خواهد شد.
برنامههای آموزشی
اصول روانشناسی در کسب و کار به مدیران اجازه میدهد تا نیازهای کارمندان به آموزش را شناسایی کرده و براساس این نیازها دورهها و کلاسهای لازم و ضروری را در دستور کار قرار دهند. برنامههایی که به ارتقاء سطح عملکرد کارکنان کمک شایانی خواهد کرد.
توسعه مهارتهای حرفهای کارکنان
روانشناس سازمانی، با مطالعه محیطی و دقیق بر عملکرد کارکنان و تواناییها و قابلیتهای آنها میتواند استعدادشان را شناسایی کرده و با برنامهریزی هدفمند، اقدام به توسعه مهارتهای نیروی انسانی در راستای تواناییها و استعدادهای آنها میکند.
ارائه رهبری انگیزشی
بخش عمدهای از علم روانشناسی در تمامی حوزهها و بخشها، به بهبود انگیزه افراد اختصاص مییابد. در حوزه کسب و کار نیز، این علم به رهبران و مدیران سازمان کمک میکند تا انگیزه لازم را در تمانی بخشها و اجزاء سازمان ایجاد کرده و نیروی کار را به حرکت به سمت هدفهای سازمان ترغیب نمایند. اینکه این انگیزه چگونه ایجاد شود و بهبود یابد، روشها و اصول مخصوص به خود را در علم روانشناسی کسب و کار دارد.
ارزیابی کارکنان
بخشی از اهداف روانشناسی در کسب و کار، ارزیابی عملکرد نیروی انسانی است. این ارزیابی براساس اصول رفتارشناسی و شخصیتشناسی در علم روانشناسی انجام میشود و مشخص میکند که نیروی کار تا چه حد برای سازمان مفید واقع شده است یا اینکه در چه بخشهایی میتواند مفیدتر باشد. این ارزیابی در استراتژی پاداش و بازخواست کارکنان بسیار کمک خواهد کرد.
بهبود ساختار سازمانی برای دستیابی به اهداف تجاری
روانشناسی در کسب و کار کمک میکند تا افراد، اعم از مدیران و کارکنان در جایگاه درست و دقیق خود قرار گیرند و چیدمان ساختار سازمان براساس نظم و برنامه صورت گیرد. این ساختار منظم، افزایش نظم کاری و پایبندی به قواعد و قوانین سازمان را به دنبال خواهد داشت که دستیابی به اهداف مجموعه را ساده تر خواهد کرد.
افزایش رفاه کارکنان در محل کار
علم روانشناسی در محل کار، نیازها و ملزومات تامین رفاه کارکنان را براساس عملکرد و رفتار آنان خواهد شناخت. این شناخت به برطرف نمودن این نیازها و بالابردن سطح رضایتمندی نیروی انسانی کمک شایانی میکند. ضمن اینکه علاقمندیهای نیروی کار نیز تشخصی داده شده و با ارائه این علاقمندیها در نظام پاداش و تقدیر، انگیزه نیرو بالاتر خواهد رفت.
آنچه در این بخش مطرح شد، تنها مزایای استفاده و بهرهمندی از روانشناسی کسب و کار در اجرای بهینه اصول و قواعد درون سازمانی است. نباید مزایای استفاده از این علم را در بهبود عملکرد برون سازمانی (افزایش فروش، بهبود رابطه با مشتری، گسترش بازارهای هدف و پیروزی دربرابر رقبا) را نادیده گرفت. روانشناسی در کسب و کار به ما کمک میکند تا در تمامی این بخشها بتوانیم هدفمندتر و اصولیتر عمل کنیم و با تحلیل بهتر و علمیتر بازار، در جذب بازارهای بیشتر و افزایش فروش و ارتقاء بازده سازمان موفقتر باشیم.
کلام آخر
باتوجه به آنچه گفته شد، روانشناسی کسب و کار، در دو زمینه میتواند در سازمانها و مشاغل کاربرد داشته باشد. درواقع حوزه فعالیت روانشناسی در کسب و کارهای مختلف را باید به دو دسته تقسیم کرد. حوزه درون سازمانی و حوزه برون سازمانی. حوزه درون سازمانی مربوط به ساختار سازمان، عملکرد مدیران و کارکنان، فرهنگ سازمانی، تعاملات داخلی کارکنان و مدیران و افزایش بازده کارکنان اختصاص مییابد. بهاین ترتیب که با ایجاد انگیزه، بهبود مهارتها، جذب استعدادها، برگزاری دورههای آموزشی و … براساس علوم و فنون روانشناسی سازمانی میتوان بازده سازمان را بهبود بخشید. حوزه برون سازمانی نیز به مبحث تولید و عرضه محصول و خدمات کسب و کارها میپردازد. علم روانشناسی کسب و کار در این حوزه، موثرترین شیوههای عرضه، بازاریابی، تبلیغات محیطی، معرفی محصول و خدمات پس از فروش را ارائه میکند. بهاین ترتیب در جذب مشتریان وفادار موثر بوده و برند را به یک عنوان قابل اعتماد تبدیل خواهد کرد. درنتیجه، روانشناسی کسب و کار، فواید، مزایا و کاربردهای متعدد و گستردهای را برای تمامی کسب و کارها و مشاغل همراه دارد و موفقیت آنها را تضمین خواهد نمود.