معمولاً این کلمه برای مدیریت بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله، سونامی و غیره بهکار برده میشود؛ اما حقیقت آن است که این واژه برای اولینبار حین مدیریت درگیری بین ۲ کشور کوبا و آمریکا بهوجود آمد.
در واقع، بحرانها را به ۸ دسته مختلف اعم از بلایای طبیعی، بلایای جنگی که ساخته دست بشر هستند، شرارت و بدخواهی، شایعه، تقابل، بحرانهای تکنولوژیکی، خشونتهای واقع در محیط کار و سوءرفتارهای سازمانی تقسیم میکنند.
بحران برای کسبوکارها و سازمانها، کشورها، دولتها و حتی خانوادهها رخ میدهد. در ابتدا تصور میشد این که بتوانیم طرز فکری ایجاد کنیم که در مواقع بحران بتواند بهترین تصمیمها را بگیرد، کافی است.
با این حال، با رشد سازمانها و بحرانهایی که رخ داد، متوجه شدند این مسئله کافی نیست و در واقع باید به تربیت مدیران بحران پرداخت. مدیریت بحران امروزه زیرمجموعه مدیریت استراتژیک تعریف میشود.
تاریخچه مدیریت بحران در ایران
مدیریت بحران در ایران بیشتر به مدیریت سوانح و حوادث غیرمترقبه و بلایای طبیعی اطلاق میشود. جالب است بدانید حتی این امر نیز تا قبل از سال 1302 در ایران به رسمیت شناخته نمیشد. در واقع، با وقوع بلایای طبیعی از جمله سیل، زلزله و غیره، حکومتها کاری انجام نمیدادند و آن را در حوزه تکالیف خود نمیدانستند.
اگر در روستایی زلزله میآمد، مردم آن جا با همراهی ساکنین روستاهای مجاور باید به آواربرداری و ساختن مجدد روستا مشغول میشدند. اگر اتفاقی که رخ میداد و شدت داشت و بازسازی روستا از توان مردم خارج بود، روستا را ترک میکردند و منطقه متروکه میشد.
بهاینترتیب، بسیاری از روستاها بهطور کامل تخلیه شدند. در نبود رسانه جدی و قوی، مردم کشور از وقوع حادثه آگاه نمیشدند و این مسئله بر بیاهمیتی حکومت نسبت به روستاهای آسیبدیده میافزود.
امروزه نقش رسانه در مدیریت بحران بهشدت جدی گرفته میشود و حتی علم مدیریت رسانهای بحران بهوجود آمده که البته علمی نوپاست.
رسانه تأثیر بسیاری بر انواع بحران میگذارد، آن را در ذهن مردم تشدید میکند یا تخفیف میبخشد. نقش رسانه ملی در مدیریت بحرانهای ملی انکارنشدنی است.
شروع مدیریت بحران در ایران
خردادماه سال 1302 در شرق استان خراسان زلزلهای شدید آمد. به فاصله 3 ماه بعد، زلزله دیگری در کرمان و سیرجان رخ داد. این ۲ زلزله باعث ویرانی صدها روستا و آواره شدن تعداد زیادی از مردم شدند.
با فاصله اندکی، سیلاب در استانهای گیلان، مازندران، آذربایجان شرقی و اصفهان جاری شد که خسارات جبرانناپذیری برجای گذاشت. در این زمان، برای اولینبار بود که ارتش برای کمک به آسیبدیدگان و نجات آنها وارد عمل شد.
برای بررسی تاریخچه مدیریت بحران در ایران، تاریخ را به ۲ قسمت قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران تقسیم میکنیم و ابتدا به بررسی روند قبل انقلاب میپردازیم.
دوران قبل از انقلاب اسلامی از حیث مدیریت بحرانهای طبیعی و حوادث غیرمترقبه را باید به ۲ قسمت قبل از سال 1302 و از سال 1302 تا 1357 تقسیم کرد.
همانطور که اشاره شد، قبل از سال 1302 حکومتها خود را موظف به کمک به آسیبدیدگان یا جلوگیری و بهحداقلرساندن آسیبهای حوادث نمیدیدند. در ادامه به بررسی ادامهٔ تکامل این روند و تاریخچه مدیریت بحران در جهان و ایران خواهیم پرداخت.
جمعیت شیر و خورشید سابق
جمعیت شیر و خورشید سرخ سابق، اولین جمعیت خیریهای بود که در ایران پدید آمد. نخستین جلسه این جمعیت در 6 مردادماه سال 1302 مصادف با عید غدیر خم در زمان احمدشاه قاجار برگزار شد. این جمعیت در واقع ابتدا قرار بود به زلزلهزدگان و آسیبدیدگان بلایای طبیعی کمک کند.
اولین کار این جمعیت، کمککردن به زلزلهزدگان تربت حیدریه بود؛ اما در ادامه بهدلیل حضور افرادی چون نخستوزیر و سایر افراد از هیئت وزرا و همچنین خانواده سلطنتی، این جمعیت به کارهای دیگری چون ساخت مدرسه و بیمارستان اختصاص داده شد و از وظیفه اولیهاش دور ماند.
بدین ترتیب، همچنان سازمانی مختص به مدیریت بحرانهای طبیعی در ایران وجود نداشت. این وظیفه در سایر سازمانها مستتر بود؛ برای مثال وزارت کشور ملزم بود بهوسیله شهرداریها سیل را در کشور با ساخت مسیل کنترل کند.
تاریخچه قوانین مربوط به مدیریت بحران در ایران
9 اردیبهشت 1348 قانون پیشگیری و مبارزه با خطرات سیل که حاوی 8 ماده و 5 تبصره بود، توسط مجلس شورای ملی تصویب شد. طبق این مصوبه، وزیر کشور ملزم به حفظ و اصلاح مسیلها و سیلبرگردانها جهت حفظ جان و مال شهروندان شد. وزارت کشور این مسئولیت را بر عهده شهرداریها گذاشت.
11 آذر 1337 قانون تشکیل سازمان دفاع غیرنظامی کشور برای جلوگیری از تعرضهای هوایی و حوادث و بلایای طبیعی تصویب شد. این سازمان جهت ایجاد هماهنگی و تقویت روحی بین افراد در مواقع ضروری که حوادثی غیرطبیعی پیش میآیند، بهوجود آمد.
این نهاد وابسته به وزارت کشور بود و با نظارت فرماندارها یا استاندارها انجام وظیفه میکرد. هرچند در قانون وزیر جنگ نیز مأمور اجرای این قانون معرفی شده بود.
26 شهریور سال 1351، قانون اصلاح قانون سازمان دفاع غیرنظامی کشور تصویب شد و بهموجب آن، این نهاد زیرمجموعه نخستوزیر قرار گرفت. مشکلات این زمان که باعث اصلاح این قانون شد مشتمل بر موارد زیر بود:
- نبود قوانین مناسب در مراحل مختلف
- نقص ساختار
- عدم شفافیت قوانین
- نبود یا کمبود آمادگی در پاسخ به حوادث
- مشکلات هماهنگی بین نیروهای مختلف برای مواجهشدن با حوادث
اقدامات بعد از انقلاب اسلامی در راستای مدیریت بحران
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران به جمعیت هلالاحمر تغییر نام داد. هلال احمر، نامی بود که در سایر کشورهای اسلامی نیز استفاده میشد.
در سال 1365 ستاد ویژه امدادرسانی و بازسازی مناطق سیلزده آغاز به کار کرد. همچنین اداره کل حوادث غیرمترقبه تأسیس شد که اختیارات آن به نخستوزیر تعلق داشت. سپس در سال 1368 با تغییر نظام پارلمانی به ریاستی و حذف نخستوزیری، اداره کل حوادث غیرمترقبه تبدیل به یکی از ادارات تحت امر معاون اجرایی رئیسجمهور شد.
پس از انقلاب، در اساسنامه برخی وزارتخانهها مانند وزارت کشور، وزارت نیرو، مجلس شورای اسلامی، نیروهای نظامی و انتظامی شامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروی انتظامی و هلالاحمر قید شد که موظف به مشارکت در فعالیتهای امدادی که هنگام وقوع بحران نیاز میشوند، بود.
قوانین مدیریت بحران در ایران پس از انقلاب
در سال 1369 پس از زلزله گیلان و زنجان، اختیارات و مسئولیت ستاد حوادث و سوانح غیرمترقبه کشور از نهاد ریاستجمهوری ساقط شد و در اختیار وزارت کشور قرار گرفت. این اقدام جهت برقراری انسجام بیشتر در رسیدگی به بحرانها انجام گرفت.
سال 1372 هیئت وزیران آییننامه اجرایی قانون تشکیل کمیته ملی کاهش اثرات طبیعی را تصویب کرد. این کمیته شامل کمیتهای برای ایجاد هماهنگی و 9 کمیته فرعی دیگر بود.
سال 1382 جمعیت هلالاحمر طرح جامع امداد و نجات کشور را به دولت پیشنهاد داد. ماده پنجم این طرح باعث ایجاد ستاد سوانح و حوادث غیرمترقبه کشور شد. بهدنبال آن، ستادهای استانی نیز با این مأموریت تحتنظر استانداران تشکیل شدند. این طرح در حال تهیه بود که حادثهٔ غمناک زلزله بم رخ داد.
با وجود عملکرد قابلقبول نهادهای دستاندرکار امدادرسانی در این حادثه، نارسائیها و ناهماهنگیهای جدیدی بروز پیدا کردند که سبب اصلاح طرح شد.
در نهایت، در سال 1388 آییننامه ستاد پیشگیری و مدیریت بحران حوادث طبیعی و سوانح غیرمترقبه توسط هیئت وزیران تشکیل شد. رئیس این ستاد معاون اول رئیسجمهور بود و شخصیتهای حقوقی همچون رئیس سازمان صداوسیما، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، وزرای مسکن، دفاع و کشور و رؤسای هلالاحمر عضو دائم آن هستند.
نکته مهم در این آییننامه این بود که تصمیمات ستاد باید توسط تمام قوای سهگانه و دستگاههای تحتنظر مقام معظم رهبری اجرا میشد. هماکنون سازمان مدیریت بحران ایران تحتنظر وزارت کشور فعالیت میکند.
عملکرد سازمان مدیریت بحران
با وجود این که سازمان مدیریت بحران بهمنظور پیشگیری از سوانح طبیعی پدیدآمده است؛ اما کارگروههای مختلفی در زمینههایی غیر از سوانح طبیعی نیز دارد. از جمله این کارگروهها میتوان به کارگروه ارتباطات و فناوری اطلاعات، امنیت و انتظامات، تأمین سوخت و مواد نفتی، مخاطرات زیستمحیطی، بهداشت و درمان و تشکلهای مردمنهاد اشاره کرد.
علاوه بر این، عملکرد این سازمان در دوره آزمایشی ۵ ساله اول خود مطلوب گزارش نشده و این امر باعث نیمهکاره ماندن برخی پروژهها در سال 1392 شد.
تاریخچه مدیریت بحران در جهان
در ادامه بررسی تاریخچه مدیریت بحران در جهان و ایران، نگاهی به تاریخچه مدیریت بحران در جهان خواهیم انداخت. قبل از این که مدیریت بحران به شکل علمی ارائه شود، کشورهای مختلف جهان سعی میکردند جلوی آسیبهای زیاد حوادث غیرمترقبه را بگیرند.
اقدامات امدادی در ایتالیا پس از یک جنگ داخلی سبب ایجاد صلیب سرخ شد. در چین، امپراطورها وقوع بلایای طبیعی را نشانه بیلیاقتی میدانستند و خزانه خود را برای مردم میگشودند؛ اما واژهٔ مدیریت بحران را اولینبار فردی به نام مک فامارو به کار برد.
مک فامارو این عبارت را در شرایطی به کار برد که امکان درگیری موشکی کشور آمریکا با همسایهاش کوبا وجود داشت. دکتر فرانس پریس نیز در سال 1989 در یک کنفرانس جهانی، برای اولینبار موضوعی بهنام مدیریت بحران در برابر بلایا و سوانح و حوادث طبیعی را پیش کشید.
سازمان صلیب سرخ نیز آمادگی برای بلایای طبیعی و کمکرسانی به آن را از وظایف خود میداند؛ البته مدیریت بحران بهصورت علمی جزو فعالیتهای این سازمان بینالمللی نیست. سال 2006 دانشگاه تورنتوی کانادا میزبان جمعی از دانشمندان مدیریت بحران بود که برای دستیابی به یک الگوی جامع مدیریت بحران دور هم جمعشده بودند.
در انتها، آقای ایان دیویس یک الگوی سلسله مراتبی برای مدیریت بحران ارائه داد. این الگو شامل 4 سطح از جمله اصول اخلاقی، اصول استراتژیک، اصول تاکتیکی و اصول اجرایی بود.
بحرانهای غیرطبیعی در ایران و جهان
بحران تنها در بلایای طبیعی خلاصه نمیشود. مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی هر یک میتوانند بحرانآفرین باشند. شاید نزدیکترین بحرانی که تمام جهان را بهصورت یکپارچه درگیر کرد، بحران کرونا بود. داشتن یک برنامه مدیریت بحران قوی و اجرای مناسب آن چیزی بود که سبب نجات کشورها از این بیماری شد.
بحرانهای اقتصادی در کسبوکارها نیز از بحرانهایی هستند که امروزه بهوفور قابلمشاهدهاند و بحث آموزش توانایی رهبری در بحرانها را به امری مهم و ضروری برای کسبوکارها بدل کردهاند. یک بحران در یک کسبوکار میتواند سهام یک شرکت را دستخوش تغییرات زیادی کند؛ شرکت را به کل نابود سازد یا زمینه رشد بیشتر آن را فراهم کند.
برای نوشتن برنامه مدیریت بحران نباید منتظر بحران بود؛ زیرا میتواند آخرین مسئلهای باشد که با آن روبهرو میشوید! بااینحال، مدیریت بحران برای کسبوکارها علمی جدید است و هنوز فراگیر نشده است.
نتیجهگیری
مدیریت بحران جهت به حداقل رساندن آسیبهای یک اتفاق صورت میپذیرد. این اتفاق میتواند از بلایا و سوانج طبیعی مانند سیل و زلزله باشد و میتواند ساخته دست بشر مانند جنگ نظامی یا حتی بهداشتی مانند پاندمی کرونا باشد. تاریخچه مدیریت بحران در جهان و ایران بهزحمت به 100 سال میرسد.
هرچند که اگر بخواهیم آن را بهصورت علمی نیز بررسی کنیم، باید اذعان کنیم کمتر از 50 سال است بشر به چنین مسئلهای فکر میکند. ازاینرو، این دانش در زمره دانشهای نو طبقهبندی میشود.
در ایران جرقههای مدیریت بحران از سال 1302 زده شد. در جهان، برای اولین بار در سال 1989 در پی نگرانی برای جنگ، واژه مدیریت بحران استفاده شد. بیشترین موضوعی که مدیریت بحران را در ایران و جهان به خود مشغول کرده بلایای طبیعی است.
مدیریت بحران در مسائل کسبوکار و اقتصادی نیز اخیراً توجهات فراوانی را به خود جلب کرده است. از جمله آنها میتوان به بحرانهای اقتصادی که در پی کرونا برای کسبوکارها پدید آمد اشاره کرد.