کارآفرینی یعنی ارائه راه حل:
امروزه شاهد آن هستیم که عرصه کارآفرینی روز به روز گسترش می یابد و اشخاص حقیقی و حقوقی و مراکز دولتی و خصوصی همگی به دنبال آن هستند تا این حقیقت را در شرکت یا سازمان خود نهادینه نمایند که: “کارآفرینی به معنای ارائه راه حل و حل مشکلات است”. ممکن است تاکنون حتی تصور کار آفرین بودن هم به ذهن بسیاری از شما خطور نکرده باشد، اما حقیقت آن است که همه ما می توانیم کارآفرین باشیم. “به بیان ساده تر هر گاه شما با مشکلی مواجه شوید و بتوانید راه حل موفقیت آمیزی برای آن ارائه دهید، یک کارآفرین هستید” و قدم در راه کارآفرینان گذاشته اید، که همانا کشف راه حل های جدید برای حل مشکلات قدیمی است.
امروزه شاهد آن هستیم که عرصه کارآفرینی روز به روز گسترش می یابد و اشخاص حقیقی و حقوقی و مراکز دولتی و خصوصی همگی به دنبال آن هستند تا این حقیقت را در شرکت یا سازمان خود نهادینه نمایند که: “کارآفرینی به معنای ارائه راه حل و حل مشکلات است”. ممکن است تاکنون حتی تصور کار آفرین بودن هم به ذهن بسیاری از شما خطور نکرده باشد، اما حقیقت آن است که همه ما می توانیم کارآفرین باشیم. “به بیان ساده تر هر گاه شما با مشکلی مواجه شوید و بتوانید راه حل موفقیت آمیزی برای آن ارائه دهید، یک کارآفرین هستید” و قدم در راه کارآفرینان گذاشته اید، که همانا کشف راه حل های جدید برای حل مشکلات قدیمی است.
تحولی در عرصه کارآفرینی( رویکرد مدرسه کارآفرینی)
ضرورت تغییر و تحول در آموزش کارآفرینی:
همزمان با تغییر و تحول در دنیای امروز کارآفرینی، مفاهیم جدیدی نیز در این عرصه مطرح می گردد، همانند آنکه چطور یک کارآفرین شویم؟ در رویکردهای جدید، از منطق قدیمی و فرمول شده کارآفرین بودن خبری نیست و بیش از همه بر چگونگی تغییر شکل آموزش کارآفرینی بمنظور تسریع روند نوآوری و رفاه دراز مدت یک جامعه جهانی تأکید شده است.
مدارس کسب و کار از پتانسیل لازم برای تربیت مدیران کارآفرین برخوردارند:
عقیده عمومی بر آن است که مدارس کسبوکار از مهارت ها و توانایی های لازم برای تربیت و پرورش مدیرانی برخوردارند که موردنیاز کسب و کارهای جهان امروز می باشند. اما کارآفرینان کسب و کارهایی را خلق می نمایند که به جستجوی راه حل های ناشناخته برای مشکلات جدید و قدیمی منجر گردند. تفاوت عملکرد یک مدیر با یک کارآفرین در این است که یک مدیر در پی اجرا می باشد، اما کارآفرینان با ناشناخته ها و ایده های نو سر و کار دارند، بدین معنا که کارآفرینان نیازمند فرآیندها و آموزش های متفاوتی از مدیران هستند.
گرچه رشته کارآفرینی معمولاً در مدارس کسب و کار تدریس می شود، اما متأسفانه روش تربیت کارآفرینان مشابه با روش تربیت مدیران است و در آن یک خط ذهنی از پیش طراحی شده دنبال می گردد که معمولاً به شکست و عدم موفقیت مورد انتظار کارآفرینان منجر می شود.
رویکرد مدرسه کارآفرینی (E-School):
بهتر است به جای تربیت کار آفرینان با همان روش تربیت مدیران، کارآفرینان خود را کارآفرین تربیت کنیم. ما این رویکرد را رویکرد مدرسه کارآفرینی (E-School) می نامیم. نخستین بار حدود دو سال پیش، این رویکرد در مدرسه کارآفرینی Durant مورد آزمایش قرار گرفت. ما هر چه بیشتر با کارآفرینان، سیاستگذاران آموزشی، دانشگاه ها و حتی مدیران و رهبران صحبت می کردیم، بیشتر نگران از بین رفتن شالوده های آموزش کارآفرینی می شدیم. بنابراین، بایستی به ضرورت رویکرد مدرسه کار آفرینی بیشتر توجه نمود.
مرور کلی بر رویکرد مدرسه کارآفرینی (E-School):
رویکرد مدرسه کارآفرینی با این پیمان بسیار ساده آغاز شد: “هر مشکل یک فرصت است.” با این حال، نخست لازم است تا مشکلات و معضلات پیرامون خود را تشخیص دهیم، سپس نگرش خود را تغییر داده و مشکلات را بعنوان فرصت های تازه در نظر گیریم. برای نیل بدین هدف، رویکرد مدرسه کارآفرینی با مفهومی به نام “خلاقیت ساختار شکنانه” آغاز می گردد. این خلاقیت به معنای توسعه توانایی تغییر نگرش نسبت به جهان بر اساس رویکردهای نوین است و تأکید ما بر روی کلمه “یادگیری” است.
پس از آنکه یاد گرفتیم چگونه مشکلات را تشخیص داده و چندین راه حل اساسی را برای هر مشکل ارائه نماییم، حال نوبت آن رسیده است که بهترین رویکرد را برای آزمودن ایده های مذکور در بازار کار بکار گیریم.
رویکرد راه اندازی یک مدرسه کارآفرینی پرسش های زیادی بهمراه دارد، مانند اینکه چگونه می توان یک تیم کارآفرینی تشکیل داد که در عوض اجرای صرف، به کار تحقیق، پژوهش و نیز مدیریت شرکت ها در فازهای متغیر و دشوار تغییر و توسعه بپردازد. تمامی این مباحث پیچیده در بستر یک فلسفه آموزشی متفاوت از آنچه قبلاً بوده است، شکل می گیرد و آن فلسفه چنین است: دانش بطور مشترک توسط دانشجو و استاد منتقل می گردد.
رویکرد مدرسه کارآفرینی در همه جا کاربرد دارد:
رویکرد مدرسه کارآفرینی بیش از همه در مدارس کسب و کار موردنیاز است. زیرا توانایی های تکمیلی مدیران و کارآفرینان در مدارس کسب و کار می تواند به ابداع و نوآوری بیشتر در شرکت های بزرگ و نوین منتهی گردد. اما ایده های مربوط به رویکرد مدرسه کارآفرینی همانند اینکه چگونه دانشجویان و اساتید می توانند از طریق هم اندیشی، موفق به کشف ناشناخته ها شوند، نیازمند ارتقا سطح تفکر آموزشی ما می باشد. پس چنانچه به توسعه دانش مدیریتی بمنظور تغییر توانایی خود در جهت مدیریت شرکت ها و سازمان های نوین می اندیشید، تغییر و تحول در نظام کارآفرینی کنونی حاکم بر شرکت های جهان از ضروریات آن می باشد.