راهاندازی کسبوکاری که بر مبنای اخلاقیات و مسئولیتپذیری اجتماعی است، بسیار قابل احترام است و درستکاری در کسبوکار یکی از اصول مهم پایهگذاری یک ایدهٔ تجاری محسوب میشود.
اگر صداقت در نحوۀ مدیریت کسبوکار یک اصل مهم نباشد، ایجاد اعتماد برای یک کسبوکار تقریبا غیرممکن است. در تجارت، صداقت فقط به این معنا نیست که کارها بهموقع انجام شوند؛ بلکه بیان ارزشهایی که یک شرکت بر اساس آنها تأسیس شده، مصداق بارز صداقت در کسبوکار است.
راستگویی در حرفه چیست؟
راستگویی در کسبوکار و درستکاری در حرفهای که به آن مشغول هستید، یکی از ارکان اصلی موفقیت در کسبوکار شما است که در نهایت منجر به ایجاد همدلی و یکدلی در کسبوکار و بهبود عملکرد افراد حاضر در سازمان شما خواهد شد.
نقش صداقت در کار چیست؟
درستکاری در کسبوکار میتواند بسیار معجزهگر باشد. در ادامه به بررسی نقش صداقت و شفافیت در کسبوکار میپردازیم:
صداقت در کسبوکار به فرهنگسازی کمک میکند
صداقت در کسبوکار یکی از موثرترین راهها برای فرهنگسازی است که کسبوکار شما را به سوی موفقیت بلندمدت سوق میدهد.
فرهنگِ کاری عبارت است از «ارزشها و باورهایی که هدایتکننده همهٔ عملکردها، از نحوهٔ تولید محصولات تا نحوهٔ بازاریابی و رفتار با مشتریان است».
بهعنوان یک مدیر، اهمیتی که برای صداقت در کسبوکار خود قائل هستید، میتواند نوعی فرهنگ کاری را ایجاد کند که در آن کارکنان شما احساس قدرت و اعتبار کنند.
برای سنجش میزان صداقت در کسبوکار خود بهتر است ابتدا به سوالات زیر پاسخ دهید:
- آیا بهصورت دورهای، از کارکنان خود در مورد احساس آنها نسبت به سرپرستان و مدیران خود بازخورد میخواهید؟
- آیا در نحوهٔ برخورد خود بهگونهای رفتار میکنید که کارمندان این اجازه را داشته باشند تا در مورد هر موضوعی بدون ترس از انتقام با سرپرستان صحبت کنند؟
- آیا با اعضای تیم خود در مورد اینکه چه تصمیمی گرفتهاید و این تصمیم چه تاثیری روی شرکت میگذارد، شفاف هستید و صادقانه رفتار میکنید؟
صداقت در کسبوکار به ایجاد رفتار پایدار کمک میکند
هنگامی که فرهنگی مبتنیبر صداقت در یک کسبوکار ایجاد میشود، کارمندان بدون توجه به یک یا چند محرک خارجی، بر اساس یک استراتژی پایدار داخلی رفتار میکنند.
به عبارت دیگر، کارمندان بدون توجه به شرایط، بر طبق یک منشور اخلاقی پایدار رفتار خواهند کرد. بهعنوان مثال، یک کارمند حتی زمانی که با یک مشتری بیادب روبهرو میشود، محترم و مقیّد به اخلاق سازمانی خواهد بود.
مثال دیگر میتواند کارمندی باشد که در سفری کاری است و مطابق قرارداد تمامی هزینههای سفر او بر عهدهٔ شرکت است. او این فرصت را دارد که از این موقعیت سوء استفاده کند؛ اما اگر درستکاری در کسبوکار وجود داشته باشد، به هیچوجه این اتفاق نخواهد افتاد.
صداقت در کسبوکار منجر به اعتماد مشتریان میشود
معمولاً اکثر کسبوکارها سالهای زیادی را صرف جلب اعتماد مخاطبان و ایجاد وفاداری در جامعۀ هدف خود میکنند که روشی کلیدی و بسیار مهم برای ایجاد این اعتماد و درستکاری در کسبوکار است.
وقتی مشتریان درک کنند که یک کسبوکار، کارها را بهروش درست انجام میدهد و به ایجاد محصولی باکیفیت یا ارائه خدمات به بهترین نحو اهمیت میدهد، تمایل دارند تا با خرید بیشتر به آن کسبوکار پاداش دهند.
به عبارت دیگر، مردم به دنبال کسبوکارهایی هستند که نهتنها محصولات مدنظرشان را بفروشند و خدمات دلخواهشان را ارائه دهند؛ بلکه جهان را بهنوعی بهتر، روشنتر یا معنادارتر کنند.
در یک ارزیابی در سال ۲۰۱۷، رولکس در صدر فهرست درستکاری در کسبوکار قرار گرفت و پس از آن آمازون، سونی، هالمارک و نتفلیکس قرار گرفتند.
هر یک از این شرکتها برندی قابل اعتماد ایجاد کردهاند که مردم آنها را با صداقت، کیفیت مناسب، یکپارچگی و ارزشهای پیشنهادی کسبوکار میشناسند.
همه میتوانند کسبوکار راه بیاندازند اما چه کسی موفق است؟
هر کسی میتواند یک کسبوکار راهاندازی کند اما همه نمیتوانند موفق شوند. اگر قرار بود همۀ افراد موفق شوند، افراد موفق دنیا را فرا میگرفتند.
در واقعیت اما، تقریباً نیمی از کسبوکارهای کوچک در عرض ۵ سال پس از راهاندازی شکست میخورند.
واضح است که انجام دادن کاری که درآمدی را به همراه دارد و دائماً رشد میکند، کار بدی نیست؛ پس چه عواملی برندگان را از بازندگان جدا میکنند؟
مطمئناً عوامل زیادی در این امر نقش دارند که برخی از آنها شامل نحوۀ مدیریت، جریان نقدینگی، رقابت و اقتصاد میشوند؛ با این حال یکی از مواردی که میتواند بسیار تاثیرگذار باشد، درستکاری در کسبوکار است.
دلایل اهمیت صداقت در کسبوکار
چرا صداقت برای راهاندازی یک کسبوکار موفق مهم است؟ در ادامه به بررسی این موضوع میپردازیم.
ایجاد تصویر برند (نام تجاری) معتبر
به نقل از جف بزوس (مؤسس و مدیرعامل آمازون)، برندینگ عبارت است از «آنچه که دیگران وقتی شما در اتاق نیستید، در مورد شما میگویند.»
تصویر برند باکیفیت باعث رشد و موفقیت میشود. مشتریان با شما ارتباط برقرار میکنند، محصولات یا خدمات شما را میخرند، در مورد شما با دوستان خود صحبت میکنند و اگر به شما نیاز داشته باشند، حتماً به سمت شما باز خواهند گشت.
اگر تصویر برند ندارید، شانس شما برای برندهشدن در صنعت کاهش پیدا میکند. این روزها، موفقترین برندها، صداقت و درستی را در هستهٔ فعالیتهای خود قرار دادهاند و نامهای تجاری موفق در فکر کلاهبرداری از مشتریان خود نیستند.
عملکرد این برندها بسیار شفاف و صادقانه است و همیشه مشتری را در اولویت قرار میدهند. در واقع درستکاری در کسبوکار موجب میشود تا تصویر برند در ذهن مشتریان باقی بماند.
توسعۀ روابط
به نظر شما هستۀ اصلی کسبوکارها چیست؟ سرمایهگذاران؟ سیستمها؟ نرمافزارها؟
اگرچه تمامی موارد بالا صحیح هستند، اما آنچه در کسبوکارها بسیار اهمیت دارد، روابط است. البته شما برای رشد به پول نیاز دارید. با این حال، لزوم توسعهٔ روابط نقش بسیار مهمی در موفقیت یک کسبوکار دارد.
با توسعهٔ روابط، شبکهسازی و بازاریابی موثرتر خواهد بود. همچنین توسعهٔ روابط موجب میشود تا مشتریان شما را بیشتر دوست داشته باشند و همین امر منجر به تاثیرگذاری بیشتر تیمهای فروش میشود.
حال اگر یک قدم به عقب برگردیم، متوجه میشویم که هسته توسعهٔ روابط، صداقت در کسبوکار است. شما نمیتوانید رابطهای پایدار را با بیصداقتی بسازید. صداقت اعتماد را تسهیل میکند و محرک اصلی در توسعهٔ روابط است.
اعتمادسازی
تاریکترین راز خود را به ذهن بیاورید. اکنون، افرادی را در نظر بگیرید که مایلید آن راز را برایشان فاش کنید. تنها ویژگی مشترک افرادی که میتوانید راز خود را برای آنها برملا کنید این است که به آنها اعتماد دارید؛ زیرا اطمینان دارید که اسرار شما را به دیگران منتقل نخواهند کرد.
آیا واقعاً از فروشگاهی که به آن اعتماد ندارید، کالا یا خدماتی میخرید؟
اعتماد کالایی است که بهسختی به دست میآید و بهراحتی نیز از دست میرود. علاوهبر این، اگر درستکاری در کسبوکار نداشته باشید، هرگز نمیتوانید اعتمادسازی کنید.
بعید است به کسی اعتماد کنید که به دروغ و فریب شهرت دارد. صداقت در کسبوکار و شفافیت سنگ بنای جلب اعتماد مصرفکننده است.
بهبود خودآگاهی
صداقت در قلب خودآگاهی خواهد بود و خودآگاهی در یک کسبوکار برای شکست رقبا حیاتی است. به عبارتی، مدیران کسبوکار باید از 2 مسئله آگاه باشند.
«اینکه چه کاری را درست و چه کاری را اشتباه انجام میدهند.»
پس با صرف دقت بیشتر روی نکات مثبت و حذف نکات منفی، کسبوکار شما شانس بیشتری برای موفقیت دارد. برعکس این موضوع، فقدان آگاهی مانعی بزرگ در رشد کسبوکار شما ایجاد میکند.
حفظ مشتری
صداقت و درستکاری در کسبوکار در جذب مشتریان جدید، نقش اساسی دارد. اگر با همان سرعتی که مشتریان به شما نزدیک میشوند، از شما دور شوند، در این صورت هرگز رشد نخواهید کرد!
در مقابل، هر چه میزان حفظ مشتری بیشتر باشد، رشد کسبوکار بهتر خواهد بود. حفظ و مشتریمداری در کسبوکار منجر به رشد تصاعدی میشود و بهترین راه برای موفقیت است.
در صورت عدم صداقت، بعید است که حفظ مشتری اتفاق بیفتد. به این دلیل که عدم صداقت در کسبوکار موجب میشود تا مشتریان متوجه اشتباه خود در استفاده از خدمات شما شوند.
آنها احساس میکنند که مورد خیانت قرار گرفتهاند و در آینده هرگز به سوی شما باز نخواهند گشت.
با عدم صداقت در کسبوکار نهتنها مشتریانی که بهسختی به دست آوردهاید را از دست میدهید، بلکه به رقبای خود نیز کمک میکنید تا از شما پیشی بگیرند.
پایهگذاری فرهنگ در کسبوکار
فرهنگ کسبوکار یکی دیگر از عناصر حیاتی موفقیت است. ترجیح میدهید برای کدام یک از 2 شرکت زیر کار کنید؟
- شرکتی که با کارکنان خود بدرفتاری میکند، صداقت و درستکاری در کسبوکار در آن هیچ جایی ندارد، تقلب میکند و از راههای غیرمنصفانه برای جذب مشتری بهره میبرد.
- شرکت موفقی که برای هرگونه رفتار و عملکرد، ضوابط و منشور تبیین میکند و هرگونه فعالیت در آن منصفانه و محترمانه است.
مسلماً انتخاب شما مورد اول نیست. فرهنگی که در محل کار ایجاد میشود، تاثیر مستقیمی روی رضایت کارکنان خواهد داشت. کارمندانی که خوشحال هستند، بهتر کار میکنند و مطابق آمار حدوداً ۲۰% بازده کاری بیشتری دارند.
از طرفی مشتریان با کارمندانی که رضایت شغلی بیشتری دارند، بهتر ارتباط برقرار میکنند. پس میزان موفقیت در شرکتی که در آن فرهنگسازی انجام میگیرد، به مراتب بیشتر است.
پایهگذاری فرهنگی غنی به واسطه درستکاری در کسبوکار، منجر به فراهم آمدن محیطی شاد و صادقانه خواهد شد.
ایجاد علاقه در کارمندان
معمولاً برای استخدام شدن، مصاحبه انجام میشود؛ زیرا هر کسبوکاری خواهان انتخاب بهترین کارمندان است.
از آنجایی که حضور یک کارمند بد میتواند عواقب منفی شدیدی بههمراه داشته باشد (به روحیه تیم آسیب برساند، مانع از انجام کارها شود و روی شرکت تأثیر منفی بگذارد)، معمولاً روند استخدام در کسبوکارهای موفق سختگیرانهتر است.
کارمندان خوب، برعکس این مسئله هستند. آنها بهخوبی برای شرکت کار میکنند، به ایجاد محیطی مثبت کمک میکنند و در نهایت نتیجهٔ آن را میبینند.
نتیجهگیری
«یک مرد نهتنها میتواند صادق باشد و ثروتمند شود؛ بلکه تقریباً غیرممکن است که یک مرد ثروتمند شود مگر اینکه صادق باشد.»
یادتان باشد که موفقیت سریع، خوراک خوبی برای رمانها و فیلمها میسازد؛ اما روشهای هوشمند معمولاً زمانبر هستند و نمیتوان یک شبه ره ۱۰۰ ساله را پیمود.
به عبارتی اگر اصرار دارید که همهٔ تیلهها متعلق به شما باشد، خودتان مجبورید که بازی را تمام کنید. اگر خانواده، کارمندان یا مشتریان خود را فریب دهید، در نهایت برای شما گران تمام خواهد شد.
اگر سعی میکنید مشتری را کمی گول بزنید یا فروشندهای را فریب دهید، پیامی قوی به کارمندان یا همکاران خود ارسال میکنید که چنین رفتاری برای شما قابلقبول است.
علناً به آنها دعوتنامهای میفرستید که با شما نیز همینگونه برخورد كنند و میگویید که صداقت و درستکاری در کسبوکار شما جایی ندارد.
چرا صداقت و درستکاری در کسبوکار اهمیت دارد؟
صداقت و درستکاری یکی از ویژگیهای کلیدی یک کسبوکار است؛ زیرا لحن را برای نوع فرهنگ کاری که میخواهید ایجاد کنید، در رفتار محل کار و ایجاد وفاداری و اعتماد در مشتریان فعلی و احتمالی شما ثبات ایجاد میکند.
رابطه بین صداقت و شفافیت چیست؟
بهطور خلاصه، شفافیت در مورد باز بودن و پاسخگویی است و صادق بودن یعنی صادق و درستکار بودن.
با اینکه هر 2 تقریبا با یکدیگر همپوشانی دارند، هر کدام روی جنبهٔ متفاوتی از باز بودن و حقیقت تاکید میکنند.
یک پاسخ
سلام وقتتون به خیر ،ازتون ممنونم برای این مقاله خوب ،به کارم آمد🙏