اگر روشهای تاثیرگذاری روی دیگران را ندانید، زندگی به شما سخت خواهد گذشت! تفاوتی ندارد که یک کارآفرین هستید یا یک متخصص، موفقیت شما در متقاعد کردن دیگران، به انجام کاری که میخواهید بستگی خواهد داشت!
البته متاسفانه بیشتر مردم فکر میکنند که خودشان نمیتوانند مانند انسانهای تاثیرگذار باشند.
به همین دلیل، این افراد خود را در موقعیتی قرار میدهند که امکان حرکت رو به جلو وجود ندارد. مانند این است که شما به بلوک بزرگی ضربه بزنید، بدون اینکه هیچ ایدهای برای جابهجا کردن آن داشته باشید.
در این مطلب از مدرسه کسب و کار ماهان، ۵ ویژگی افراد تاثیرگذار را در کنار ۱۰ فرد تاثیرگذار تمام دوران به شما معرفی خواهیم کرد تا یک الگو یا فرد تاثیرگذار در زندگی داشته باشید.
انسان های تاثیرگذار
افراد تاثیرگذار دارای ترکیبی منحصربهفرد از ویژگیها هستند که آنها را قادر میسازد تا نظرات تاثیرگذار ارائه دهند، فرهنگها را بسازند و اتفاقاتی در جوامع یا گروههای خاص رقم بزنند. این افراد اغلب مهارتهای ارتباطی عالی از خود نشان میدهند که به آنها اجازه میدهد تا ایدههای خود را بهصورت شفاف و متقاعدکننده بیان كنند.
آنها درک عمیقی از روانشناسی انسان و پویاییهای اجتماعی دارند و از آن برای برقراری ارتباط با دیگران در سطح عاطفی استفاده میکنند و اعتماد و ارتباط میسازند.
افراد تاثیرگذار معمولا بلندپرواز، آیندهنگر و قادر به پیشبینی روندها یا نتایج هستند و دیگران را به سمت هدفی مشترک یا دیدگاههای جدید راهنمایی میکنند. اعتبار آنها مبتنی بر تخصص یا تجربه در زمینههای مربوطه است و باعث میشود نظرات و راهنماییهایشان ارزشمند و قابل احترام باشد.
شخصیت تاثیر گذار
یک شخصیت تاثیرگذار کسی است که توانایی شکل دادن به عقاید، ایجاد تغییرات و تاثیرگذاری بر جامعه یا بخشهای خاص را از طریق کارها، سخنان یا ایدههای خود دارد. این تاثیر میتواند از حوزههای مختلفی مانند سیاست، علم، هنر یا فناوری سرچشمه بگیرد.
افرادی مانند مارتین لوتر (Martin Luther King Jr)، با تاثیر عمیق خود بر جنبش حقوقی مدنی از طریق اعتراض غیرخشونتآمیز یا ماری کوری (Marie Curie) که تحقیقاتش در مورد رادیواکتیویته، شالوده علوم فیزیک و شیمی را تشکیل میدهد، نمونههایی از این افراد هستند.
میراث این شخصیتهای تاثیرگذار فقط در دستاوردهای آنها نیست؛ بلکه در قدرت الهامبخشی آنهاست که دیگران را تشویق میکنند جادههای نوآوری، برابری و تغییر را در پیش بگیرند.
معیار تاثیرگذاری معمولا در وسعت و عمق تحول اجتماعی این افراد دیده میشود. به عنوان مثال، مبتکران فناوری مانند استیو جابز نحوه برقراری ارتباط، کار و سرگرمی ما را تغییر دادهاند و نوآوریهای خود را تار و پود زندگی روزمره همه ما نهادینه کردهاند.
۵ ویژگی مهم افراد تاثیرگذار
اگر شما فروشنده یا یک کارآفرین هستید، ممکن است در رویکرد متقاعد کردن مشتریانتان دچار مشکل باشید یا شاید شما مدیریت کسب و کار را برعهده دارید و باید در محیط کار انگیزه و تحرک را برای بالا بردن عملکرد افزایش دهید.
در ادامه ۵ روشی که افراد تاثیرگذار برای متقاعد کردن دیگران انجام میدهند را مرور کردهایم:
افراد را به صحبت کردن تشویق کنید
برخلاف آنچه که بسیاری از افراد فکر میکنند، تاثیرگذار بودن، تنها محدود به انجام کارها به شیوه موثر و تاثیرگذار نیست و این تصور یک اشتباه متداول است.
افراد اغلب در گفتن نیازشان به خرید محصولات، خدمات یا ایدهها، عجله میکنند.
وقتی شما روی تحمیل ایده و نظرتان بدون توجه به نیازها و پیشنهادات اطرافیان، اصرار میورزید، آنها را از پذیرفتن سخنانتان دور میکنید.
در کتاب آیین دوستیابی (چگونه میتوان دوست پیدا کرد و در مردم نفوذ کرد؟)، دیل کارنگی میگوید:
«مهمترین فاکتور در ایجاد تحول در افراد، مشتاقانه گوشدادن به حرفهایشان است.»
در ادامه دلایل اهمیت این عامل ذکر شده است:
● نشان دادن علاقه واقعی به افراد دیگر باعث میشود تا آنها گرایش بیشتری نسبت به شما داشته باشند.
این مورد به شما کمک میکند تا بفهمید چگونه ایده شما به سودآوری برای اشخاص، کمک خواهد کرد.
● هرچه اشخاص با شما بیشتر صحبت کنند، بیشتر به شما حقیقت را میگویند و این موضوع تاثیر بهسزایی در نفوذ به افراد دارد.
● به دیگران اجازه دهید تا با شما حرف بزنند. حرف زدن بهترین راه ایجاد رابطه و توافق بین 2 طرف است.
● بهترین راه برای صحبت کردن با افراد، بیشتر پرسیدن «سوالات باز» به نسبت «سوالات بسته» است.
جواب سوالات بسته یک کلمه است: بله یا خیر؛ اما پاسخ سوالات باز با جزئیات بیشتری همراه است.
بهعنوان مثال:
● سوال بسته: آیا برنامه تلفن همراه فعلی خود را دوست دارید؟
● سوال باز: به کدام برنامه تلفن همراه خود علاقهمند هستید؟
تفاوت را حس کردید؟ شما با پرسیدن سوالات باز میتوانید به پاسخهایی که میخواهید برسید. هرچه تعداد سوالات باز بیشتر باشد، بیشتر به نتیجهای که میخواهید نزدیکتر میشوید.
«در زندگی هر چیزی را که با شجاعت بخواهید بهدست میآورید.»
اپرا وینفری
احساس مهم بودن را در افراد ایجاد کنید
قطعا همه ما دوست داریم احساس مهمبودن کنیم. این بدان معنی است که شما با ایجاد این حس در افراد میتوانید از آنها دوستداشتن و اعتماد را دریافت کنید.
این موارد ۲ رکن اساسی در نفوذ به افراد هستند.
اگر کاری کنید که به افراد احساس مهمبودن دست دهد، راحتتر با شما ارتباط برقرار میکنند و همچنین راحتتر میتوان آنها را متقاعد کرد. این کار بخشی از تفکر استراتژیک است.
در ادامه به چند راه ساده ایجاد احساس مهم بودن در افراد، میپردازیم:
● قدردانی: اجازه دهید که افراد احساس کنند شما قدردان آنها هستید.
● علاقه حقیقی: هرچه علاقه بیشتری به اشخاص نشان دهید، بیشتر احساس مهم بودن میکنند.
● ارائه ارزش: روشهایی را ارائه دهید که زندگی افراد را سادهتر کند و ارزش زندگی آنها را بالاتر ببرد.
این ۳ راه، ساده و درعینحال بسیار قدرتمند هستند. این ۳ مورد به اطرافیانتان نشان میدهند که چقدر برای شما مهم هستند.
ایجاد شور و اشتیاق
ایجاد شور و اشتیاق به این دلیل اهمیت دارد که احساس فردی یکی از عوامل تاثیرگذار در تصمیمگیریهاست. شاید تصور اینکه اساس افراد تصمیمات خود را بر مبنای منطق عقلانی میگیرند راحت باشد؛ اما با وجود سادهبودن موضوع، حقیقت ندارد.
افراد اغلب براساس احساس عمل میکنند تا منطق. اینجاست که شور و هیجان شما وارد بازی میشود. ایجاد شور و اشتیاق دربارهٔ موضوع مورد بحث، میتواند شما را تاثیرگذارتر کند.
هرچه اشتیاق بیشتری نشان دهید، نتیجهٔ بهتری میگیرید و افراد راحتتر تحتتاثیر شما قرار میگیرند.
ایجاد موقعیتهای تاثیرگذار
این مسئله ارتباط تنگاتنگی با موقعیت دارد. شما باید خودتان را هرچه میتوانید باارزش جلوه دهید. زیگ زیگلار میگوید:
روشی که برای شروع ارتباط با اشخاص دیگر استفاده میکنید، تاثیر زیادی روی ادامهٔ تعاملات بین شما و طرف مقابل دارد.
اگر قصد نفوذ به شخصی را دارید، باید خودتان را در موقعیت تاثیرگذاری قرار دهید و مکالمه خود را با استفاده از روشی که بیشترین تاثیر را داشته باشد، آغاز کنید.
در ادامه تعدادی از موقعیتهای تاثیرگذار نام برده شده است:
● سودآوری: چشماندازها و سخنان شما چه سودی را به همراه دارد.
● اثبات: چگونه میتوانید ثابت کنید که روشها و راهحلهای شما این سودآوری را به همراه دارد.
● انتظارات خوشبینانه: آیا توقعات و انتظارات شما واقعبینانه است؟
وقتی در مورد سودآوری صحبت میکنید، باید در مورد مهمترین مزیتی که در صورت پذیرفتن پیشنهادتان حاصل میشود، فکر کنید. اثبات این سودآوری برای طرف مقابل، روی عملکرد شما تاثیر مثبت دارد.
اثبات میتواند در قالب آماری باشد که نشان دهد پیشنهاد شما چگونه عملیاتی میشود. همچنین میتوانید با مثالی از گذشته، نحوهٔ به نتیجه رسیدن پیشنهادتان را توضیح دهید.
برای طرف مقابل اطمینان ایجاد کنید که انتظار و توقع شما از چشمانداز پیشنهادیتان بالاست، اما واقعی است!
بهخاطر داشته باشید که هرگز وعده پوچ ندهید.
روی اشخاص سرمایهگذاری کنید
«اگر به مردم کمک کنید که به خواستههایشان برسند، به هر چیزی که در زندگی میخواهید میرسید.»
هرچه در رساندن مردم به خواستههایشان بیشتر تلاش کنید، آنها بیشتر پیشنهاد شما را میپذیرند.
در ادامه چند نمونه برای این روش آمده است:
برای دادن توصیههای مفید به افراد از تجربیات خود استفاده کنید.
اگر روابطی دارید که میتوانند به شما در بهبود عملکردتان کمک کنند، حتما از آنها استفاده کنید.
شاید این روابط بتوانند شما را در رسیدن به هدفی که دارید، یاری كنند!
هر وقت نیاز به انگیزه دادن به افراد بود، این کار را انجام دهید.
انگیزه دادن را دست کم نگیرید؛ زیرا تشویقهای مثبت میتوانند بسیار قدرتمند عمل کنند.
هدف این است که راههای زیادی برای مفید بودن پیدا کنید. فراموش نکنید، وقتی شما در دیگران نفوذ میکنید، همهچیز در مورد آنهاست، نه در مورد شما.
«روی موفقیت دیگران سرمایهگذاری کنید.»
“آلبرت انیشتین”
مهمترین انسانهای تاثیرگذار در طول تاریخ
حالا که ویژگیهای افراد تاثیرگذار را شناختید، وقت آن رسیده تا با چند تن از تاثیرگذارترین افراد تاریخ در مدیریت استراتژیک را بشناسید.
این فهرست از منابعی مانند Richest، فوربس (Forbes) و ویکیپدیا انتخاب شده است:
۱. یوهانس گوتنبرگ (Johannes Gutenberg)
یوهانس گوتنبرگ آهنگر، زرگر، چاپگر و ناشری آلمانی بود که چاپ را برای اولینبار به اروپا وارد کرد.
اختراع گوتنبرگ برای چاپ متحرک مکانیکی، باعث متحول شدن صنعت چاپ شد و اختراع او بهنوعی مهمترین اتفاق دوره مدرن محسوب میشود.
۲. ناپلئون بناپارت (Napoleon Bonaparte)
ناپلئون بناپارت رهبر نظامی و سیاسی فرانسوی بود که در انقلاب فرانسه به شهرت رسید. بناپارت از سال ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۴ امپراتور فرانسه بود.
او در حالی که فرانسه را در برابر چندین ائتلاف رهبری میکرد، نزدیک به ۲ دهه بر امور فرانسه تسلط داشت.
۳. مارتین لوتر (Martin Luther)
مارتین لوتر، روحانی، کشیش و استاد الهیات آلمانی بود و بیشتر بهعنوان شخصیت اصلی اصلاحات پروتستان شناخته میشود.
لوتر چندین آموزه و آداب کلیسای کاتولیک رُم را رد کرد. او این ادعا که آزادی از مجازات خدا برای گناه را میتوان با پول خریداری کرد، مردود شناخت.
۴. کارل مارکس (Karl Marx)
کارل مارکس فیلسوف، روزنامهنگار و سوسیالیست آلمانی بود. کارهای او در اقتصاد، پایه بسیاری از دانستههای امروز در مورد کار و رابطه آن با سرمایه شد. مارکس در طول زندگی خود کتابهای متعددی را به رشتهٔ تحریر درآورد.
مارکس در دانشگاههای بن و برلین تحصیل کرد و در آنجا به اندیشههای فلسفی هگلیهای جوان (گروهی از دانشجویان و استادان دانشگاه برلین پس از مرگ هگل) علاقهمند شد.
۵. ژولیوس سزار (Julius Caesar)
گایوس ژولیوس سزار ژنرال، دولتمرد، کنسولگر و نویسندهٔ نثر لاتین برجسته رومی بود. سزار نقش مهمی در وقایعی که منجر به سقوط جمهوری روم شد ایفا کرد.
سزار، کراسوس و پومپی اتحادی سیاسی تشکیل دادند که قرار بود چندین سال بر سیاست روم تسلط یابد.
۶. گوتاما بودا (Gautama Buddha)
گوتاما بودا که بهعنوان سیدارتا گوتاما (Siddhārtha Gautama) یا به اختصار بودا نیز شناخته میشود، حکیمی بود که بودیسم براساس آموزههای او پایهگذاری شد.
بودا بین قرن ششم یا چهارم هجری در شرق هند زندگی میکرد. نام بودا بهمعنای «بیدار» یا «روشنشده» است.
۷. نیکولا تسلا (Nikola Tesla)
نیکولا تسلا مهندس برق، مخترع، فیزیکدان و مهندس مکانیک صربستانی-آمریکایی بود.
تسلا بیشتر بهدلیل مشارکت در طراحی سیستم تامین برق جریانِ متناوب مدرن شناخته میشود. او قبل از مهاجرت به آمریکا در زمینهٔ مهندسی تلفن و برق تجربه کسب کرده بود.
۸. آدولف هیتلر (Adolf Hitler)
آدولف هیتلر سیاستمدار آلمانی و رهبر حزب نازی و از سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۵ پیشوای آلمان نازی بود.
هیتلر نهتنها شرور بود؛ بلکه در مرکز جنگ جهانی دوم نیز قرار داشت. او از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ مردم آلمان را کنترل میکرد و فریب میداد.
۹. جورج واشنگتن (George Washington)
جورج واشنگتن اولین رئیس جمهور ایالاتمتحده بود.
همچنین او یکی از بنیانگذاران ایالاتمتحده محسوب میشد و ریاست کنوانسیون تهیهٔ پیشنویس قانون اساسی ایالاتمتحده را برعهده داشت که جایگزین اصول کنفدراسیون شد.
۱۰. آبراهام لینکلن (Abraham Lincoln)
آبراهام لینکلن شانزدهمین رئیس جمهور ایالاتمتحده بود. او ایالاتمتحده و بزرگترین بحران اخلاقی، قانون اساسی و سیاسی آن را رهبری کرد.
لینکلن همچنین اتحادیه را حفظ و دولت فدرال را تقویت کرد.
نتیجهگیری
برخلاف باور مردم، تاثیرگذار بودن از هنگام تولد در ما وجود ندارد؛ بلکه مانند مهارت تفکر نوآورانه یک مهارت است. این مهارت باید همیشه تقویت شود و آن را با تمرین فرا گرفت.
افراد تاثیرگذاری که در این مطلب به آنها اشاره کردیم، این موارد را هموارد مدنظر داشتند. اگر تمرین این ۵ روش را آغاز کنید، خواهید دید که چقدر راحت میتوانید افراد را تغییر دهید و روی آنها تاثیر بگذارید!
ویژگیهای یک فرد تاثیرگذار چیست؟
شخص بانفوذی که تلاش میکند روی دیگری تاثیر بگذارد، چندین ویژگی مهم دارد که در موقعیتهای واقعی ظاهر میشوند.
از جمله این ویژگیها میتوان به «قابل اعتماد بودن، برقراری ارتباط با هویت گروهی و کاریزما» اشاره کرد.
چرا بانفوذ بودن اهمیت دارد؟
افراد بانفوذ میتوانند دیگران را متقاعد كنند که با آنها موافق باشند و از اطرافیان خود نیز احترام دریافت میکنند.
نفوذ نوعی قدرت (در هر موقعیتی و بهویژه در محیط کار) است و افراد دارای نفوذ در محل کار بیشتر مورد اعتماد و شناختهشده هستند.