ماهان

ویژگی‌های یک مدیرعامل موفق چیست؟

فهرست مطالب
    برای شروع تولید فهرست مطالب، یک هدر اضافه کنید
    مدیرعامل فردی است که موفقیت یک سازمان بر گردنِ اوست. وظیفه مدیرعامل توسعه استراتژی و به‌کارگیری منبع برای ارائه آن است. او احتمالا نسبت به هر شخص دیگری در یک شرکت پتانسیل نفوذ بیشتری دارد؛ اما به حداکثر رساندن پتانسیل نقشش بسیار دشوار است. صرفا فکر کردن به مسئولیت‌ها کافی است تا باعث خستگیِ فرد شود.

    مدیرعامل وظیفه دارد استراتژی‌های یک شرکت را شکل دهد و سپس، منابع را برای ارائه آن‌ها به کار گیرد و در حالی که دیگر مدیران اجرایی به اجرای استراتژی کمک می‌کنند، مدیرعامل به تنهایی مسئول نهایی موفقیت یا شکست آن است.

    آنچه مدیرعامل کنترل می‌کند، اغلب ۴۵ درصد از کل عملکردِ یک شرکت را تشکیل می‌دهد.

    با این حال، این روزها نقش مدیرعامل سخت‌تر و مهم‌تر از همیشه شده است. صنایع با سرعتی بی‌سابقه در حال تغییر هستند و رهبران کسب‌وکار باید با قدرتِ تصمیم‌گیری سریع‌تر از همیشه این تغییرات را شناسایی كنند و به آن‌ها پاسخ دهند.

    همه مدیران عامل موفق نمی‌شوند

    البته تمام مدیران عامل موفق نمی‌شوند. از ۵ مدیرعاملِ تازه منصوب‌شده، تنها ۳ نفر از آن‌ها در ۱۸ ماه اول کاری خود می‌تواند انتظارات عملکردی را برآورده کند. همچنین، تنها یک شرکت از هر ۱۲ شرکت از سطح متوسط به بالاترین سطح در یک دورهٔ ۱۰ ساله می‌رسد.

    با این حال، با تغییر زمان، برخی از اصول رهبری ثابت باقی می‌مانند. با توجه به تجربه، می‌دانیم که همیشه از مدیران عامل خواسته می‌شود تا مسیر را تعیین کنند، سازمان را همسو سازند و رهبران شرکت را بسیج كنند.

    آن‌ها باید با هیئت مدیره سروکار داشته باشند و به مدیریتِ سهام‌داران بپردازند. همچنین باید بتوانند خودشان را به گونه‌ای مدیریت كنند تا به برتری‌های پایدار دست یابند و آن برتری‌ها را حفظ كنند.

    چطور مدیران عامل می‌توانند سازمان‌های خود را به سمت عملکرد عالی سوق دهند؟

    چطور مدیران عامل می‌توانند سازمان‌های خود را به سمت عملکرد عالی سوق دهند؟

    اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، تغییر عملکرد یک شرکت از متوسط به عالی سخت است و ممکن است حتی این اتفاق رخ ندهد.

    با این حال، فقط چون چنین کاری آسان نیست، نباید آن را غیرممکن پنداشت و کارهای مشخصی نیز وجود دارد که برای رسیدن به این جایگاه باید انجام دهید. 

    براساس تحلیل پایگاه داده اختصاصی مکنزی که حاوی اطلاعات ۲۵ سالهٔ تقریبا ۹ هزار مدیرعامل از ۷۰ کشور و ۲۴ صنعت است، مشخص‌شده که اثربخش‌ترین مدیران عامل از ۱۸ روش پیروی می‌کنند که به ۶ حوزهٔ کلیدی تقسیم شده‌اند.

    شکستِ شانس

    وظیفه مدیرعامل این است که مسیر سازمان را تعیین کند و برنامه‌ای برای مواجهه با عدم قطعیت داشته باشد. یکی از راه‌هایی که مدیران عامل جهت کاهش عدم قطعیتِ استراتژیک امتحان می‌کنند، تمرکز بر گزینه‌هایی با محکم‌ترین دلایلِ تجاری است. 

    با این حال، تحقیقات نشان می‌دهد که این رویکرد، اثر وحشتناکِ «چوب هاکی» (سقوط اولیه در ماه‌های اولِ سرمایه‌گذاری و به‌دنبال آن، رشدی مداوم) را به‌دنبال دارد که شامل کاهش پیش‌بینی‌شده‌ٔ بودجه سال آینده و به‌دنبال آن، وعده‌ٔ موفقیتی است که هرگز رخ نخواهد داد.

    رویکردی واقع‌بینانه‌تر تصدیق می‌کند که ۱۰٪ از سازمان‌ها، ۹۰٪ از کل سود اقتصادی (سود پس از کسر هزینه سرمایه) را تولید می‌کنند و تنها یک شرکت از هر ۱۲ سازمان، به عملکردی عالی در ۱۰ سال آینده دست پیدا می‌کنند.

    احتمال پرش از عملکرد متوسط به عالی ممکن است زمان‌بر باشد؛ اما مدیران عامل می‌توانند با رعایت این شیوه‌ها، احتمال غلبه بر شانس را افزایش دهند:

    چشم‌انداز

    • استراتژی: 

    حرکات جسورانه را سریعا انجام دهید. ۱ یا ۲ حرکت جسورانه احتمال تغییر از عملکرد متوسط به عالی را بیش از ۲ برابر افزایش می‌دهد. انجام ۳ حرکت جسورانه یا بیشتر از آن، احتمال چنین اتفاقی را ۶ برابر افزایش می‌دهد.

    • تخصیص مجدد منابع: 

    فعال بمانید. شرکت‌هایی که بیش از ۵۰٪ از هزینه‌های سرمایه‌ای خود را طی ۱۰ سال، مجددا بین واحدهای تجاری تخصیص می‌دهند، ۵۰٪ درصد ارزش بیشتری نسبت به شرکت‌هایی که فعالیت کمتری دارند، تولید می‌کنند.

    همسویی سازمانی

    • استعداد:

    استعداد را با ارزش همسو سازید. بهترین مدیران عامل برای همسویی استعدادها با موقعیت‌های شغلی که بیشترین ارزش را می‌آفرینند، رویکردی قانونمند را پیش می‌گیرند.

    به علاوه، آن‌ها وقتی متوجه شوند که تغییر نیاز است، به‌سرعت سراغ افراد کم‌کار در موقعیت‌های کلیدی می‌روند.

    • فرهنگ:

    فراتر از مشارکت با کارکنان بروید. مدیران عاملی که بر اندازه‌گیری و مدیریت دقیقِ همه عناصر فرهنگی که عملکرد آن‌ها را بالا می‌برند، اصرار دارند. به علاوه، این عناصر فرهنگی ۳ برابر بازده سهام‌دارانی که سایر شرکت‌ها دارند، ارائه می‌دهند. 

    بهترین مدیران عامل، بُعدی فرهنگی دارند که می‌تواند بزرگ‌ترین تفاوت را در عملکرد تجاری ایجاد کند.

    • طراحی سازمانی:

    سرعت را با ثبات ترکیب کنید. بهترین مدیران عامل با تعیین اینکه کدام ویژگی‌های طراحی سازمانی آن‌ها پایدار خواهد بود و ایجاد عناصر پویا که به سرعت با چالش‌ها و فرصت‌های جدید سازگار می‌شوند، چابکی شرکت‌های خود را افزایش می‌دهند.

    تیم و فرایندها

    • کار تیمی: 

    اراده‌ٔ خود را نشان دهید. موفق‌ترین مدیران عامل به‌سرعت ترکیب تیم خود را تنظیم می‌کنند. این کار می‌تواند شامل برقراری تماس‌های سخت برای حذف افرادِ دوست‌داشتنی با عملکرد پایین و افراد با عملکرد بالا و ناسازگار باشد.

    به علاوه، آن‌ها شرایطی را برای موفقیت هریک از اعضای تیم فراهم می‌کنند و در عین حال، فاصله‌ای برای قضاوتی بی‌طرفانه و عمل براساس عملکرد حفظ می‌کنند.

    • تصمیم‌گیری:

    در برابر تعصب موضع‌گیری کنید. هیچ‌کس از موضع‌گیری شناختی و سازمانی مصون نیست؛ حتی مدیران عامل. عالی‌ترین مدیران عامل با اطمینان از داشتن تیمی متنوع و تلاش برای داشتن استدلال گروهی منصفانه‌تر (که کیفیتِ تصمیم را بهبود می‌بخشد)، سعی می‌کنند تاثیر سوگیری‌ها را به حداقل برسانند.

    • فرایندهای مدیریت:

    از انسجام اطمینان حاصل کنید. اهدافِ فرایندهای مدیریتی اغلب با یکدیگر تداخل دارند. برترین مدیران عامل باید مدیران اجرایی را ملزم به اجرای فرایندهایی كنند که به‌طور متقابل، سبب تقویتِ اولویت‌های اصلی می‌شوند.

    تعامل هیئت مدیره

    • اثربخشی:

    دستور کاری آینده‌نگر را پیش ببرید. مدیران عامل باید از هیئت مدیره به‌عنوان یک منبع بهره ببرند و انرژی اعضای هیئت مدیره را به‌صورت فردی و جمعی، فراتر از مسئولیت‌های سنتی جلو ببرند.

    مدیران عامل نه باید بی‌هیچ دلیلی در مقابل هیئت مدیره مقاومت كنند و نه کورکورانه هر پیشنهادی را بپذیرند.

    • روابط:

    فراتر از جلسات فکر کنید. ایجاد روابط خوب و لحنی شفاف به مدیرعامل اجازه می‌دهد تا اعتماد ایجاد کند و وظایف را به‌طور قابل درک بین مدیریت و هیئت مدیره تعریف کند.

    جلسات هدفمند به‌صورت جداگانه با اعضای هیئت مدیره می‌تواند به مدیران عامل کند تا روی موضوعاتی که ممکن است پرداختن به آن‌ها برای گروه بزرگ‌تر دشوار باشد، کار كنند.

    به علاوه، مدیران عامل عالی ارتباطات بین هیئت مدیره و مدیران ارشد را ارتقا می‌دهند که به هر ۲ طرف تصویر کامل‌تری از عملکرد و اهداف کسب‌وکار می‌دهد.

    • قابلیت‌ها:

    به‌دنبال تعامل و توسعه باشید. مدیران عامل می‌توانند هیئت مدیره را راهنمایی كنند، به کسب‌وکار کمک كنند و مطمئن شوند که از افرادی با تخصص و تجربه‌ٔ مرتبط و متنوع تشکیل شده است.

    هنگامی که اعضای جدید وارد هیئت مدیره می‌شوند، مدیران عامل می‌توانند با ارائهٔ برنامه‌ای جامع و کامل و ایجاد فرصت‌های یادگیری در مورد موضوعاتی مانند فناوری، ریسک‌های جدید، رقبا و تغییرات اقتصاد کلان، به بهبود اثربخشی هیئت مدیره کمک كنند.

    ذی‌نفعان خارجی

    IMG 2388 1
    • هدف اجتماعی:

    تصویری از چشم‌انداز کلی داشته باشید. بهترین مدیران عامل زمانی را صرف فکر کردن، بیان و دفاع از هدف شرکتِ خود می‌کنند؛ زیرا این هدف منجر به نتایج کلی از شیوه‌های روزمره می‌شود.

    • تعاملات:

    اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی دهید. مدیران عامل عالی به‌طور سیستماتیک تعامل با ذی‌نفعان خارجی سازمان خود را اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی می‌کنند و از تجربیات خود جهت ایجاد انگیزه برای انجام دادن کارها بهره می‌برند.

    • لحظه سرنوشت‌ساز:

    قبل از بحران، انعطاف‌پذیری را پایه‌ریزی کنید. اغلب بحران‌ها، حتی اگر هرکدام به‌طور منحصربه‌فردی نگران‌کننده باشند، از الگوهای قابل پیش‌بینی پیروی می‌کنند. بهترین مدیران عامل جهت آماده شدن برای بهترین شرایط، کتاب‌های پاسخ به بحران آماده می‌کنند.

    هنجارهای کاری شخصی

    • دفتر کار: 

    مدیریت زمان و انرژی را در دست بگیرید. انرژی مدیران عامل به اندازهٔ زمان آن‌ها اهمیت دارد. حفظ و نوسازی سطح انرژی به مدیران عامل اجازه می‌دهد تا به جای با حداکثر سرعت دویدن که می‌تواند منجر به فرسودگی شغلی شود، آهسته و پیوسته حرکت كنند.

    موفق‌ترین مدیران عامل به سرعت دفتری تاسیس می‌کنند که می‌تواند به حفظ انرژی آن‌ها کمک کند و می‌تواند شامل کارکنانی مانند دستیار اجرایی حرفه‌ای و رئیس دفتر باشد که به آن‌ها کمک می‌کنند وقت خود را صرف انجام کاری كنند که فقط مدیران عامل قادر به انجامشان هستند.

    • مدل رهبری:

    اصالت را برگزینید. مدیران عامل هم جزوی از مردم هستند و بهترینِ آن‌ها بینِ واقعیت آنچه که باید در نقش خود انجام دهند، چه کسی هستند و چه چیزی می‌خواهند به‌دست آورند، تعادل برقرار می‌کنند.

    مدیران عامل با بیان مقاصد خود به‌عنوان بخشی از منطق تصمیمات و اقداماتشان، می‌توانند خطرِ تشدید تعبیرهای ناخواسته در روش‌های غیرمفید را به حداقل برسانند. مدیرعامل یک شرکت فروش کالاهای مصرفی می‌گوید:

    «شما از میانِ یک سیستم تقویت‌کنندهٔ فوق‌العاده صحبت می‌کنید. کوچک‌ترین کاری که انجام می‌دهید یا می‌گویید، به‌وسیله همه اعضای تیم مورد توجه قرار می‌گیرد و در حقیقت، به آن عمل می‌شود.»

    • دیدگاه:

    در برابر غرور بایستید. بهترین مدیران عامل، گروه کوچکی از همکاران مورد اعتماد را تشکیل می‌دهند تا توصیه‌هایی بدون فیلتر، مانند آن‌هایی که ممکن است حتی از آن‌ها خواسته نشده باشد، ارائه دهند.

    به علاوه آن‌ها با بدنه‌ٔ سازمان نیز در تماس هستند و در نهایت، به خود یادآوری می‌کنند که این نقش موقتی است و نشان‌دهنده‌ٔ آن‌ها نیست.

    چرا جسارت برای موفقیت مدیرعامل حیاتی است؟

    چرا جسارت برای موفقیت مدیرعامل حیاتی است؟

    براساس تحقیقی که از ۷۸۰۰ مدیرعاملی صورت گرفته و در کتاب CEO Excellence مکنزی به چاپ رسیده، جسارت، عاملی تعیین‌کننده و مهم برای تعالی است. همچنین، زمان نیز برای جسارت بسیار مهم است.

    جسارت یعنی چه؟

    جسارت یعنی تفکری متفاوت در مورد آنچه که تحت کنترل شماست و آنچه که تحت کنترلتان نیست. شما احتمالا بیش از آنچه فکر می‌کنید، بر امور کنترل دارید. برای مثال، حتی اگر مدیرعامل سازمانی باشید که با رشد کم و روندهای نامطلوب مواجه است، سازگاری با این روش‌ها تا حدودی امکان‌پذیر است.

    در گفتگو با مدیران عامل، مشاهده شده که شرکت‌های شیمیایی به شرکت‌های علوم زیستی و شرکت‌های انرژیِ قدیمی به شرکت‌های انرژی پاک تبدیل شده‌اند.

    یک مدیرعامل چطور باید برای سال اول خود برنامه‌ریزی کند؟

    شما باید هر طور شده این موقعیت شغلی را حفظ کنید. با پذیرفتن این موضوع، می‌توانید برای سال اول کاریِ خود برنامه‌ریزی داشته باشید.

    با توجه به اینکه بیش از ۹۰٪ مدیران عامل می‌گویند که کاش مدیرعامل شدنِ خود را به‌گونه‌ای متفاوت مدیریت می‌کردند، فکر کردن به این مسئله می‌تواند مهم‌ترین کاری باشد که انجام می‌دهید.

    جابجایی مدیرعامل فرصت‌های جدیدی برای نوسازی سازمانی فراهم می‌کند؛ به‌خاطر سپردن این موضوع می‌تواند به مدیران عامل جدید کمک کند تا به جای اینکه صرفا تلاش كنند سازمان را سرِپا نگه دارند، ذهنیتی تحول‌آفرین اتخاذ كنند.

    هر رهبر با توجه با موقعیتی که دارد، عمل خواهد کرد؛ اما حداقل ۴ عامل مشترک برای موفقیت در سال اولِ مدیرعاملی شما وجود دارد.

    چیزی را برای خودتان درست نکنید. توجه و قدرتِ ناگهانی می‌تواند واقعیت را تحریف کند. بهترین مدیران عامل اجازه نمی‌دهند چنین اتفاقی رخ دهد. در عوض، آن‌ها ذهن خود را به سازمان معطوف می‌کنند.

    به‌عنوان مثال، جای پرسیدن سوال «چه میراث سازمانی به جای خواهم گذاشت؟» سوال «به چه هدف سازمانی خدمت می‌کنم؟» را از خودتان بپرسید. به جای اینکه بپرسید «چگونه بفهمم موفق هستم؟» سوال «چگونه بفهمیم که موفق هستیم؟» را امتحان کنید.

    گوش کنید، بعد عمل کنید. موفق‌ترین رهبران زمان مدیرعامل شدن می‌دانند قبل از اظهارات جامع یا حرکات زود هنگام، گوش كنند و بفهمند واقعا چه خبر است.

    این اخلاق به ۴ شیوه امکان‌پذیر است:

    • در کلِ سازمان بچرخید و با کارمندان به گفتگو مشغول شوید و به صحبت‌های آن‌ها گوش فرا دهید.
    • نسخه‌ای واحد و مبتنی بر واقعیت بسازید.
    • فهرست کوتاهی از حرکات جسورانه تهیه کنید.
    • آن حرکات را به شیوه‌ای ساده و جذاب انجام دهید.

    میخ برداشت‌های اولیهٔ خود را محکم بکوبید. شما هرگز فرصت دومی برای برداشت اولیه‌ای عالی ندارید. برداشت اولیه خود را با درک آنچه که افراد را برمی‌انگیزاند، رعایت روایتی واحد، آمادگی در لحظات سرنوشت‌ساز (مانند اولین جلسه هیئت مدیره و اولین گزارش درآمد فصلی)، به درستی بر جای بگذارید.

    بزرگ بازی کنید. زمان خود را صرف کارهایی کنید که هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند انجام دهد. چنین رویکردی کارایی شما را افزایش می‌دهد و در عین حال، مانع از زمین‌گیر شدنتان خواهد شد.

    به علاوه، از اضافه‌کاری کردن جلوگیری می‌کند که تله‌ای رایج برای مدیران عاملِ تازه‌کار است.

    چگونه می‌توانید از خود راضی نباشید؟

    چگونه می‌توانید مدیرعاملی از خود راضی نباشید؟

    در نظر می‌گیریم که اوایلِ کار به‌عنوان مدیرعامل را خوب بوده‌اید. چشم‌انداز جسورانه‌ای تعریف کرده‌اید، مسیرِ استراتژیکی در پیش گرفته‌اید، استعدادهای مناسب را به خدمت گرفته‌اید و مکانیزم‌های مسئولیت‌پذیری را تعریف کرده‌اید، اعتماد سهام‌داران را به‌دست آورده‌اید و زمانتان را بر آنچه مهم است، صرف کرده‌اید.

    به‌طور خلاصه، قوی شروع کرده‌اید و با قدرت چند سال به پیش می‌روید. با این حال، هنوز همه‌چیز تمام نشده است. در طول این مسیر، ممکن است تمرکز خود را از دست دهید.

    تشخیص خود خشنودی در خودتان ممکن است دشوار باشد و فهمیدن آن شوکِ بدی به همراه دارد. در چنین شرایطی، زمانی که فکر می‌کردید رقبا از شما عقب افتاده‌اند، حالا متوجه می‌شوید که جلوتر از شما هستند.

    این نصیحت از جیمی دیمون (Jamie Dimon) از JPMorgan Chase، یکی از موفق‌ترین و تاثیرگذارترین مدیران اجرایی قرن ۲۱ را آویزهٔ گوشتان کنید. دیمون در سال ۲۰۱۲، پس از چندین سال تصدی صندلی مدیرعاملی JPMorgan Chase، تقریبا ۶ میلیون دلار ضرر داد. او در آن زمان گفت:

    «بزرگ‌ترین درسی که آموختم این است که با وجود سابقهٔ موفق، از خود راضی نباش

    بر همین اساس، چطور می‌توانید از خود راضی نباشید؟ براساس تجربه، ۴ مرحله می‌تواند شانس داشتنِ عملکرد بالا را تا حد زیادی افزایش دهد.

    به یادگیری ادامه دهید. مدیران عامل در روزهای اولیهٔ تصدی این شغل، چیزهای زیادی یاد می‌گیرند و سپس آموخته‌های خود را برای ساخت استراتژی به کار می‌برند؛ اما آنچه که باید به آن توجه داشته باشید این است که هر سال بهتر از سال قبل شوید. مدیران عامل برای انجام این کار، باید به یادگیریِ خود ادامه دهند.

    تجزیه‌وتحلیل دوره‌ای را فراموش نکنید. مدیران عامل هر ساله استراتژی‌های خود را نوسازی می‌کنند؛ اما بهترین مدیران عامل به‌صورت دوره‌ای تجزیه‌وتحلیل کاملی از تمام جنبه‌های کسب‌وکار خود انجام می‌دهند.

    این کار می‌تواند دشوارتر از چیزی باشد که به‌نظر می‌رسد. طبیعی است که نسبت به پروژه‌های فرزند خود تعصب داشته باشید؛ اما باید با دیدی انتقادی برای ایجاد تغییراتِ لازم به این پروژه‌ها نگاه کنید.

    نمودار پیشرفت پروژه (S-Curve) را به‌صورت مشارکتی تعریف کنید. در ابتدا با اجرایی کردن ابتکارات، دورهٔ پیشرفت اولیه شما کُند خواهد شد. پس از به ثمر نشستن استراتژی، صعودی سریع خواهید داشت؛ سپس روند ثابتی دارید که نشان‌دهندهٔ نتیجه ابتکارات است.

    یک مدیرعامل جدید، معمولا برنامه‌ای برای دستیابی به S Curve تنظیم می‌کند. وقتی مدیرعامل در جایگاه خود به ثبات رسید، احتمالا زمان آن رسیده که به برنامه‌ٔ رشد جدیدی برای شرکت فکر کند.

    بهترین مدیران عامل با تیم‌های اجرایی و مدیران بالا دستی خود جهت تنظیم برنامه‌ای برای S Curve کار می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که نمودار اولیه برای همیشه باقی بماند.

    آینده سازمان را تضمین کنید. یک بحران می‌تواند مدیرعاملی بزرگ را زمین بزند یا می‌توان آن را کنترل کرد تا سازمان را به قله‌های مرتفع‌تری ببرد. آن‌هایی که به نتایج مثبتِ بیشتری دست می‌یابند، قبل از وقوع بحران، خود را برای آن آماده می‌کنند.

    به علاوه، تضمینِ آینده به معنای قدرتمندتر کردن استعدادهای شرکت است؛ مانند برنامه‌ٔ جانشین پروری برای جایگاه خودتان.

    مهارت‌های یک مدیرعامل موفق چیست؟

    مهارت‌های یک مدیرعامل موفق چیست؟

    سالی که گذشت، یکی از مهم‌ترین سال‌ها تا به امروز برای مدیران عامل است. پس از گذر از یک بیماری همه‌گیرِ جهانی، فرصتی عالی برای مدیران عامل فراهم شد تا کسب‌وکاری که در آن مشغول هستند را گسترش دهند.

    در ادامه ۹ مهارتی که یک مدیرعامل برای موفقیت و ادامه‌ٔ راه نیاز دارند آمده است.

    ۱. ارتباط شفاف

    یادگیری نحوه برقراری ارتباطات شفاف، یکی از اصلی‌ترین مهارت‌های مدیران عامل موفق است. وقتی شفافیت را در اولویت قرار می‌دهید و به‌طور شفاف ارتباط برقرار می‌کنید، جایی برای سوء‌تفاهم باقی نخواهید گذاشت.

    علاوه بر این، شما مسئول راهنمایی مشتریان در مورد محصولات یا خدمات، آموزش ذی‌نفعان در مورد کسب‌وکارتان و هدایت کل سازمان در زمان پیروزی و عدم قطعیت هستید.

    ۲. توانایی جذب و حفظ کارکنان

    جذب و حفظ استعدادهای عالی برای شما معجزه خواهد کرد. مدیران عاملی که با جذب و استخدام نیروی انسانی و بازآموزی کارکنانِ عالی آشنا هستند، احتمال بیشتری دارد که بهره‌وری و کارایی خود را افزایش دهند.

    سازمان شما به موفقیت دست نمی‌یابد مگر اینکه برای پرورش تیمی عالی زمان بگذارید.

    جذب استعداد فقط بخشی از راه است و باید بتوانید استعدادها را حفظ کنید. برای این کار، تاکتیک‌های متعددی مانند ارائهٔ پاداش، حقوق رقابتی و قولِ تعادل بین کار و زندگی را برای جذب استعدادها مورد استفاده قرار دهید.

    با این حال، تلاش شما نباید در اینجا متوقف شود. برای حفظ کارمندان عالی، باید محیط کاری مثبتی ایجاد کنید که کارمندان را قادر می‌سازد تا بهترینِ خود را به نمایش بگذارند.

    ۳. شناخت بازار و مشتری

    به‌عنوان یک مدیرعامل، وظیفه شما این است که قهرمانِ محصول خود باشید. در نتیجه، باید با بازار آشنا باشید و آن را تجزیه‌وتحلیل کنید. منظور این است که درک واضحی از بازارِ محصول خود داشته باشید و اینکه عملکرد محصول شما در برابر محصولات رقبا چیست.

    به علاوه باید بدانید که مشتری ایده‌آل شما کیست، کجا می‌توان او را پیدا کرد و از چه رسانه‌هایی برای جستجوی محصول استفاده می‌کند؟ اینجا پروفایل یا پرسونای مشتری برای به‌دست آوردن درک عمیق از مصرف‌کنندهٔ مورد نظر شما توصیه می‌شود.

    ۴. تفکر استراتژیک و قاطعیت

    مدیران عامل مسئول ایجاد مسیری روشن رو به جلو هستند. به‌عنوان یک رهبر، داشتن توانایی تفکر استراتژیک و تصمیم‌گیری موثر بسیار مهم است. این مجموعه مهارت‌ها، برای رهبری و توسعهٔ برنامه‌هایی که با اهداف سازمان همسو هستند و در عین حال، محیط اقتصادی فعلی را در نظر می‌گیرند، بسیار ضروری هستند.

    مدیران عاملی که از مهارت تفکر استراتژیک و تصمیم‌گیری ماهرانه و آگاهانه بهره می‌برند، می‌توانند به راحتی اهداف و اولویت‌ها را تعیین كنند و برای آینده برنامه بریزند.

    ۵. توانایی تفویض اختیار

    تفویض اختیار نه تنها برای مدیران عامل، بلکه برای مدیران از هر نوعی، بسیار مهم است. شما به‌عنوان یک مدیرعامل باید بدانید که نمی‌توانید و نباید تمامی کارها را به تنهایی انجام دهید.

    در عوض، باید تیم ماهری گرد خود داشته باشید؛ افرادی که می‌توانند در زمینه‌های تخصصی به شما کمک كنند.

    مدیران عامل موفق نه تنها به این دلیل که اهمیت کار تیمی را درک می‌کنند، بلکه به این دلیل که به اطرافیان خود اعتماد دارند، تفویض‌کنندگان خبره‌ای هستند. اولویت دادن به تفویض اختیار، راهی عالی برای توانمندسازی اطرافیان شما جهت ارتقا و پیشرفت در حرفه‌شان است.

    ۶. دانش مالی

    مدیران عامل باید مهارت‌های متعددی داشته باشند؛ بنابراین، برای آن‌ها مهم است که درکی از تمام جنبه‌های کسب‌وکار داشته باشند و یکی از این مهارت‌ها نیز دانش مالی است.

    یک مدیرعامل موفق، با امور مالی سازمانش آشنایی دارد و درک می‌کند که چگونه یک عنصر بر دیگری تاثیر می‌گذارد؛ به‌عنوان مثال، چگونه سود، ارزش دارایی خالص را افزایش می‌دهد یا چگونه سبب رشد یا نابودی موقعیت مالی سازمان شما می‌شود.

    ۷. مهارت توجه به جزئیات

    به‌عنوان یک مدیرعامل، باید جزئیات را در اولویت قرار دهید و متعهد به بررسی دقیق همهٔ جنبه‌های کسب‌وکار باشید. یک مدیرعامل ریزبین باید بتواند در مواقع لزوم، اشتباهات یا خطاها را قبل از رشد و تاثیر منفی بر کسب‌وکار ببیند و بشناسد.

    این سطح از تضمین کیفیت، مهارتی حیاتی برای مدیران عاملِ موفق است. همچنین شما باید زمانی که معتقدید کیفیت مورد نظر شما رعایت نمی‌شود، بتوانید حرف بزنید و نظر خود را اعلام کنید. شناسایی خطاها و رخدادهای بد یک چیز است؛ اما حل آن‌ها قبل از بدتر شدن‌شان چیز دیگری است.

    ۸. خلاقیت و نوآوری

    خلاقیت یکی از مهم‌ترین مهارت‌های رهبری است. مدیران عامل باید همیشه خلاق باشند و گزینه‌های جدیدی ارائه دهند. بر همین اساس، خلاقیت و نوآوری ضروری است. به‌عنوان مدیرعاملی خلاق و مبتکر، باید ریسک کنید و اطرافیانتان را نیز تشویق کنید که همین کار را انجام دهند.

    مدیران عاملِ خلاق کسانی هستند که ریسک می‌کنند و اطرافیان خود را تشویق می‌کنند تا شیوه‌ها یا فرایندهای قدیمی که منجر به نوآوری نمی‌شوند را کنار بگذارند.

    ۹. ذهنیتِ رشد

    داشتن ذهنیتِ رشد به این معنی است که شما دائما مایل به رشد و تکامل در مواجهه با چالش‌های جدید هستید. این بدان معناست که مایل به بهبود از طریق تلاش، یادگیری و پشتکار هستید و با ذهنی باز، به استقبال چالش‌ها یا فرصت‌های جدید می‌روید.

    جایی که دیگران ممکن است در مواجهه با ناملایمات عقب بکشند، مدیران عاملِ موفق، اسبِ خود را زین می‌کنند و با اعتماد به نفس جلو می‌روند.

    کسانی که ذهنیت رشد دارند، کمتر در مواجهه با ناملایمات دلسرد می‌شوند؛ زیرا ابزار لازم برای تغییر ناملایمات را به‌عنوان فرصتی برای یادگیری یا رشد دارند.

    تاثیر یک مدیرعامل بر سازمان

    تاثیر یک مدیرعامل بر سازمان

    یک مدیرعامل در سازمان خود تاثیراتی بر جای می‌گذارد که باید با آن‌ها آشنا باشید. در ادامه این تاثیرات آورده شده‌اند.

    ۱. تاثیر بر فرهنگ سازمان

    فرهنگ، از بالا به پایین ساخته می‌شود؛ به‌همین دلیل برای مدیران عامل بسیار مهم است که با در نظر گرفتن فرهنگ سازمان، آن را رهبری كنند. مدیران عامل عالی چشم‌انداز مشترک، منبع ثابتی برای انگیزه، احساسِ هدف و الهام را برای سازمان خود فراهم می‌كنند.

    همه این عناصر با هم کار می‌کنند تا فرهنگ سازمانی ایجاد كنند که بتوانید به آن افتخار کنید. به‌عنوان یک مدیرعامل، همه نگاه‌ها همیشه به شماست. همکاران، کارمندان و همتایان برای مثال زدن به شما نگاه می‌کنند.

    ۲. عمل به‌عنوان تصمیم‌گیرنده

    با اینکه مدیران عامل مسئولیت زیادی دارند، یکی از وظایف اصلی آن‌ها تصمیم‌گیرنده بودن است. به‌عنوان مدیرعامل سازمان، همیشه باید رویکردی بی‌طرفانه برای تصمیم‌گیری که به نفع سازمان‌تان باشد، در پیش بگیرید. توانایی تصمیم‌گیریِ موثر در شرایط نامطمئن بسیار مهم است.

    ۳. تاثیر بر اعتبار سازمان

    مدیران عامل نماینده‌ای برای کسب‌وکار هستند. منظور این است که به‌عنوان یک مدیرعامل، شما نقطه اصلی برای ارتباطات داخلی و خارجی خواهید بود.

    در نتیجه، باید حرفه‌ای بودن را در اولویت قرار دهید و بکوشید تا اعتبار سازمان خود را هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفه‌ای خود حفظ کنید. شما باید قهرمان سازمان خود باشید و بدانید که اعتبار سازمان در دستان شماست.

    نتیجه‌گیری

    آیا می‌دانید به‌عنوان یک مدیرعامل چگونه موفق شوید؟ اگر احساس می‌کنید در مواردی که به آن‌ها اشاره شد نقصی دارید، وقت آن رسیده تا دست به کار شوید. اگر شما موفق نشوید، سازمانتان نیز زمین خواهد خورد و این هم برای شما و هم برای سازمان مضر است.

    توجه داشته باشید که زمانی که روی خودتان سرمایه‌گذاری می‌کنید، هرگز هدر نخواهد شد و خوشبختانه، هنوز زمان دارید تا دست به اقدام بزنید و پیشرفت کنید.

    3 1 1

    پرسش‌های متداول

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    فهرست مطالب
      برای شروع تولید فهرست مطالب، یک هدر اضافه کنید
      عضویت در خبرنامه ماهان
      جدیدترین های جعبه ابزار
      مدیریت فرایند BMP چیست ؟
      مدیریت فرآیندهای کسب و کار چیست؟ 5 نقش BPM کسب و کار
      بازی دسته جمعی دوره رهبری
      بهترین تصمیم‌گیری در شرایط پیچیده و عدم اطمینان با 10تکنیک موثر
      IMG_0487
      استراتژی تیم‌سازی با عملکرد بالا برای مدیران
      5
      معرفی انواع دوره های مدیریتی
      ایجاد شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI)
      معرفی 10 کتاب برتر در حوزه مدیریت فروش
      عضویت در خبرنامه ماهان

      شما میتوانید با درج نام و ایمیل خود، از آخرین مقالات، مطالب و اخبار مدرسه کسب و کار ماهان در ایمیل خود مطلع شوید.